«غرق شدن آدمای عادی در شرایط غیر عادی» بهترین تعریفیه که میتونم از این نمایش داشته باشم. وقتی تموم شد فکر کردم چقدر اکثریتمون به این مضمون شبیهیم.
آدمای عادی وقتی در شرایط غیرعادی زندگی قرار میگیرن توقع اینه اونا هم غیر عادی بشن ولی واقعیت اینه برای خیلی از آدما شرایط غیر عادی همونجوری میمونه، اونا فقط یاد میگیرن با اون عادی بودنش در اون شرایط غرق بشن.
اینجاست که میخوابن، بیدار میشن ولی بازم هوا تاریکه. از همون روزی که بیدار شدم و دیدم هوا تاریکه و من به این هوای تاریک عادت کردم همون موقع باید میفهمیدم که دیگه شرایط عادی نیست.
این نمایش برای من حال خوبی به همراه تلنگری داشت.