نمایشِ شام آخر روایتی است از داستانی قدیمی که دوشادوشِ تاریخ حرکت کرده و هماکنون در عین کهنگی، نو و تازه مینماید.
نمایشی برآمده از داستانی فرازمان که باید کارگردانش را بخاطر این دغدغهمندی ستود.
هر اثر هنری حتما در کنار جذابیتهایی که دارد، ایرادهایی نیز به آن وارد است.
پیشنهادِ من به دوستداران نمایش و تئاتر اینه که حتما به تماشای شام آخر بنشینید.
در حالیکه تقریبا همه بازیگران شریف و درخورِ توجه بودند و بیشترشان جوان، تعدادی از کاراکترها جذابتر بودند و ورودشان به صحنه و ایفایِ نقششان تأثیرگذارتر مینمود. حاکم، ۸مامور مخفی، لازاروس، کاهن
گروه موسیقی هم کارشون ستودنی بود. نوازندهها و خوانندهها خصوصا خانمهای راهبه
با همه این اوصاف نمایش میتونست المانهای نوگرایانه دیگری هم داشته باشه