فیلم رو دوس داشتم یه دوس داشتن عجیبی بود دلم میخواد خانم کریمی رو ببینیم و. ستایش کنم ... باور نمی کنید این حرفم رو مدتهاس هر فیلم ایرانی رو میبینم در کمتر از 10 دقیقه تلوزیون رو خاموش میکنم یا از سالن خارج میشم انفرادی دینامیت سگ بند وووو نمونه ش انواع کمدی های سخیف و فیلمهای آبکی که در نیومده .... اما این فیلم 3 بار تو یه هفته دیدم چقدر رابطه دایی و خواهر زاده و عشقش در اومده و باور پذیره ترکیبی از خشم لحظه ایی و عشق درونی
چقدر دلم تنگ شده برای جشنواره سال 82 فیلمهای اشک سرما قدمگاه بوتیک سربازهای جمعه مارمولک مهمان مامان چقدر دلم تنگ شده برای سانس ساعت 2 بامداد سینما سپیده برای فیلم مارمولک ، فیلمهایی که سرحالمون میکرد*** چرا فیلمها اینقدر ناامیدمون میکنن چرا حرفی برای گفتن ندارن چرا بحث عمیقی نمیکننن چرا تهیه کننده ها ریسک نمیکنن و دست به عصا هستن چرا حمایت مالی برای ساخت فیلم هنری و خوب نمیشه ؟ چرا همه چیز گیشه و پول و مافیا و تبلیغات و اسپانسر شده ؟
یه زمانی فیلم های تجاری و ملودرام در سالهای نه چندان دور ، خیلی جذاب پرکشش و آبرومند بود فیلمهای مزاحم شام آخر تو برنامه اکران نوروز 1381 هیچ وقت فراموش نمیکنم
نمیدونم من دچار پیری شدم و شاید افسرده شدم