یکی از معیارهای من برای اندازه گیری میزان لذتم از لحظات زندگیم اینه که گذر زمان رو چقدر حس نمیکنم، و باید اعتراف کنم امشب در حین تماشای نمایش اصلا گذر زمان رو نفهمیدم. در واقع به جای اینکه از صحنه پایانی نمایش یکه بخورم، از اینکه حدس زدم: "ئه! این که باید صحنه پایانی باشه، پس چرا اینقدر زود؟" یکه خوردم. روان بودن تک تک بازی ها که در کنار سادگی دکور صحنه بدون هیچ شلوغ بازی ای شما رو به درون قصه میبره به ایجاد چنین لذتی بسیار کمک میکنه. قصه هدفمنده و به طرز قابل توجهی بری از زیاده گویی. دامنه برداشت ها از قصه میتونه گاهی بسیار فراتر از پوسته رویی قصه گسترده باشه. با اینکه به دلایل شخصی سعی کردم حواسم به موسیقی هم باشه اما جالبه که فقط در یک صحنه درام موسیقی رو شنیده بودم و باقی موسیقی ذوب در قصه بود و حسش نکرده بودم.
در پایان به کارگردان جوان این نمایش خوب از صمیم دل تبریک میگم و تشکر میکنم که استانداردهای توقع من از کار تاتر "هنوز ستاره نشده ها" رو حسابی ارتقا داد. اینم دوست دارم اضافه کنم که بازیگر نقش النا کارش فوقالعاده بود.