پس از مرگ سزار :
قاتلان که از عمل خود بهتزده شده بودند، پس از لحظهایی پراکنده شده و فرار کردند. جسد بیجان سزار در سکوت تالار وسیع مجلس سنا در کنار مجسمه پمپه افتاده بود. شنل سفیدش دریده و خون آلود بود. از ۲۳ جراحتی که به صورت، گردن، سینه و شانههایش وارد آمده بود، خون میچکید و دهانش که لحظهای پیش کلمات عتابآمیزی خطاب به بروتوس از آن خارج شده بود و پیشانی رنگ باختهاش، اندوه عظیمی را منعکس میساخت و چشمانش به طرف مجسمه پمپه دوخته شده بود و گویی این پیکر برنزی را مورد پرسش قرار
... دیدن ادامه ››
میداد.
در تالار وسیع مجلس سنا، آفتاب کمرنگ روز ۱۵ مارس، اشعه غمانگیز خود را بر روی صندلیهای مرمری میافکند.
در طی آن روز یک نوع حیرت و بهت بر شهروندان سایه افکنده بود و مردم دچار وحشت و افکار خرافاتی گردیده بودند. در میخانههای شهر مشتریان از هشدارهای غیبی سخن میگفتند و کشف استخوانهای عتیق، ظهور اشباح مسلح به شمشیرهای آتشزا، فریادهای پرندگان شبخیز، زوزههای گرگها و شیهه اسبان را بخاطر میآوردند.
به عقیده آنها خدایان خواسته بودند که با این علایم پدر میهن را از خطری که او را تهدید میکرد، آگاه سازند. ولی متاسفانه سزار به این هشدارها توجه نکرده بود. روز بعد موقعی که بروتوس برای توجیه عمل خود در میدان عمومی شهر به سخنرانی پرداخت، کسی به گفتههای او گوش نداد. یکی دیگر از توطئهگران که برای سخن گفتن پشت تریبون قرار گرفت، با فریادهای تهدیدآمیز مستمعان روبرو شد. بالاخره توطئهگران ناچار شدند که از خشم مردم به عمارت کاپیتولا پناهنده شده و تحت حمایت گلادیاتورها در آیند.
سربازان سابق سزار که در اطراف رم مستقر بودند، به گروههای کوچکی تقسیم گردیده و وارد شهر شدند. سیسرون پیشنهاد کرد که کودتایی صورت گیرد و قدرت بین کاسیوس و بروتوس تقسیم شود. ولی بروتوس از مشارکت در حکومت امتناع ورزید.
کلمات سرزنشآمیزی که سزار هنگام مرگ به زبان آورده بود، توان و نیروی او را در هم شکسته بود. شبها، خوابهای وحشتناک به سراغش میآمد و شبح سزار همواره او را تعقیب میکرد تا این که سرانجام تصمیم به خودکشی گرفت و با افکندن خود بروی شمشیر خویش جان سپرد.
به دستور اوکتاو سر بروتوس را بریدند و به رم فرستادند و در پای مجسمه سزار قرار دادند.
هیچ یک از قاتلان سزار بیش از سه سال پس از مرگ او زنده نماندند. تمام آنها به طرز تأثرانگیزی جان سپردند و بعضی از آنان با همان خنجری که برای کشتن سزار به کار برده بودند، خود را کشتند.
اهالی رم که مراسم تدفین سزار را با شکوه فراوان برگزار کرده بودند، تصمیم گرفتند که محوطهای را که قتل سزار در آن به وقوع پیوسته بود، با کشیدن دیوارهایی به دور آن محصور و مسدود نمایند و روز ۱۵ مارس را روز پدرکشی نامگذاری کنند و برای همیشه تشکیل مجلس سنا در روزهای ۱۵ مارس را ممنوع بدانند.
اغلب امپراتورهای هم که پس از مرگ سزار به حکومت رسیدند، زیر ضربات خنجرهای توطئهگران یا شورشیان جان سپردند و تاریخ آنان جز یک سلسله جنایات، کشتارها، زهر خوراندنها و شورشهای ناشی از ستمگری چیز دیگری نیست.
متن منسوب به زندهیاد دکتر هادی خراسانی
پینوشت:همچنان خیلی مربوط به نمایش نیست اما من چون تحت تاثیر تاریخ نمایش هم قرار گرفتم،هرچیزی راجع به سزار میخونم و در نظرم جالب میاد اینجا میگذارم شاید شما هم دوست داشته باشین به خاطر همین ازتون عذرخواهی میکنم