در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | نیلوفر ثانی درباره نمایش اوج طوفان: یادداشتی درباره نمایش اوج طوفان/ مسعود صالحی ستون تئاتر سازندگی چهارش
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:18:16
یادداشتی درباره نمایش اوج طوفان/ مسعود صالحی
ستون تئاتر سازندگی چهارشنبه 2 آذر 1401
«کات و مونتاژ»
مسعود صالحی در سومین اثر اجرایی خود متنی از فلوریان زلر را برگزیده که برای نخستین بار در ایران اجرا می‌شود. زلر نمایشنامه‌نویس معاصر فرانسوی که نامی آشنا برای تئاتر ایران است، "اوج طوفان" را در 2016 نوشت و در 2018 جاناتان کنت با بازیگرانی خبره و حرفه‌ای، آن را در ریچموندتئاتر لندن به اجرا درآورد و نظر تحسین‌برانگیز بسیاری از منتقدان را جلب کرد. چنانکه سبب شد همان گروه در 2019 نیز در برادوی به اجرا بپردازند .
«اوج طوفان» با همان سبک و قلم زلر در فضایی مبهم از واقعیت و ذهن کاراکترهایش می‌گذرد و به زوجی می‌پردازد که یکی یا هر دو مرده‌اند. رویارویی آنان با فقدان یکدیگر و با وجود دو فرزند دخترشان، موضوعی برای زلر است که باز هم به روابط زوج‌ها و مسئله مهم و اساسی "فراموشی" و "فقدان" همسرانی اشاره کند که عمری را در کنار یکدیگر بوده‌اند. داستان درباره زن و مردی است که پس از 50 سال زندگی مشترک در خانه‌ای در حومه پاریس، همسر خود را از دست‌داده و با فرزندانش با این موقعیت دست و پنجه ... دیدن ادامه ›› نرم می‌کند.
زلر با علاقه آشکارش به سینما و دکوپاژهای سینمایی، در این نمایشنامه نیز به شکلی عمل کرده که به نظر می‌رسد دوربین مدام جایش را عوض می‌کند و تدوین موازی (Cross-cutting) در صحنه‌ها حضور دارد، به شکلی که تفکیک مرز بین واقعیت و خیال به نمودی از چند روایت موازی بدل شده و به طور زنده تماشاگر با موقعیت‌هایی روبرو می‌شود که هر کدام همزمان مرتبط و مجزا هستند. در ابتدا به نظر می‌رسد مرد که نویسنده‌ای پرکار و دچار فراموشی است، همسرش را از دست‌داده و دخترش که از تنهایی او در خانه حومه شهر نگران است، برای فروش خانه، با مشاور املاک صحبت کرده، اما مرد اصرار دارد که از عهده کارهایش به تنهایی برمی‌آید. پس از لحظاتی مادر از خرید برگشته و اینبار درباره فوت پدر و علاقه او به غذایی که با قارچ درست می‌شود و دست‌نوشته‌ها و دفتر خاطرات او صحبت بمیان می‌آید. این رفت و برگشت‌های غیر خطی، هر چند به ابهام درک وضعیت توسط تماشاگر منجر می‌شود اما در عین حال از چشم‌اندازهای متفاوت به مسئله " فقدان" و "از دست دادن شریک زندگی" در زوج‌های وابسته می‌پردازد. بخش زیادی از دیالوگ‌ها در ذهن کاراکترها با یکدیگر می‌گذرد و تفکیک این مرز ذهنی و واقعیت، در "اوج طوفان" بیش از دیگر متن‌های زلر، درک موقعیت را با سختی مواجه می‌کند. با این‌حال مسعود صالحی در اجرای خود تلاش کرده این مرزها را حفظ و با بازی حرفه‌ای بازیگران، به نحو قابل قبولی ارائه دهد. اگرچه استفاده از نورپردازی بیشتر و یا میزانسن‌هایی کاراتر، می‌توانست این درک و انتقال را بهتر و موثرتر کند تا متنی با این ویژگی، قادر به برقراری ارتباط بیشتری با مخاطب باشد. طراحی صحنه مینیمال و در عین حال کامل است و از ظرفیت آن تا جای ممکن بهره برده شده. گریم و لباس بازیگران جسورانه انتخاب و اعمال شده که در کنار تمام کاستی‌ها می‎‌تواند نقطه پررنگ این اجرا باشد.
حضور و اجرای تئاتر در شرایطی که جامعه در بحران و تنشج‌های اجتماعی است، هرچند همواره با مناقشاتی بین اهالی آن و مخاطبان روبروست اما خود به عنوان کنشی جمعی، می‌تواند همسو با جامعه به همصدایی و همگرایی پیش برود و موثر باشد؛ مسعود صالحی به این ضرورت باور داشته و با وجود مخاطرات بسیار، اجرای خود را در سالن نوفل‌لوشاتو بر صحنه می‌برد. درباره ضرورت اجرا، در مطلبی مجزا خواهیم پرداخت.

نیلوفر ثانی
تصاویر مربور به اجرای "اوج طوفان " در لندن است. بازیگران نقش اصلی جاناتان پریس و الین اتکینز