در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | محسن محمدی درباره نمایش صالحان: سلام نظرات من به عنوان یک مخاطب عادی:(نمایش رو چند روز پیش دیدم و مقد
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:23:53
سلام
نظرات من به عنوان یک مخاطب عادی:(نمایش رو چند روز پیش دیدم و مقداری فراموشم شده)
1. دکور: سادگی‌ش را دوست داشتم. مقداری به روحیه و فضای ... دیدن ادامه ›› انقلابیون هم می خورد. فقط اینکه اگر در اتاق به سمت مخالف باز شود بهتر است. چون در حین نمایش چندین بار مزاحم بازیگران می شد.
2. بازیگری ها: بازیگری ها را دوست داشتم. احساسات و دیالوگهایی که ادا میکردند مشخصا نشانه مهارت و تمرین زیادشان بود. هرچند در چند جای نمایش، بازیگرها پشت به تماشاگران می شدند و بازیگر های دیگر را ماسکه میکردن و چهره ها خوب دیده نمی شد. گاها نیز کلمات به دلیل سرعت صحبت کردن مبهم می شد.
3. نمایشنامه: خب اثر از کاموست. معمولا علاقه ای به برداشت های سیاسی جزئی از اثر ندارم. چون نمایش را چند روز پیش دیدم مقدار زیادی فراموش کرده ام. اما برای من این نمایش تقابل عشق و نفرت بود. افرادی که عاشقی بلد نبودند، ظرف احساس خود را با نفرت پر میکردند. آرمان خواهی که هدفش وسیله را توجیه میکرد با عشق خصومت داشت. سوال جالبی که در نمایش مطرح می شود این است که چه اصولی آرمان‌مان را کنترل می کند؟ آیا اصلا اصول و خط قرمزی داریم؟ در این نمایش خشن ترین شخص، همانی بود که در راه تحقق آرمانش هیچ خط قرمزی نداشت.
دوگانه ی دیگر عدالت و آزادی بود. عدالت خواهی که تا عدالت محقق نشود همه چیز بی معنی است و آزادی خواهی که عدالت بدون آزادی را بی معنا و دیکتاتوری می دانست.
در تمام نمایش روح مرگ دمیده شده بود. گاها در ظاهر پرجوشش این افراد، ترس از مرگ پدیدار می شد. جالبی قضیه برایم این بود که وقتی عشق/ترس نمایان می شد، شخصیت ها می گفتند شاید خسته شده ام. بنظر که چیزی بیشتر از خستگی بود و من حس میکنم تمرکز کامو هم بر این بخش درونی افراد بود.
و اما طنز جالب ماجرا آنجایی بود که همان طبقه فقیری که برایش میجنگیدند قرار بود بزند زیر صندلی اعدام!
درمورد کشش نمایش هم، 15 دقیقه آخر برایم دیگر سخت شده بود و یکنواخت. هرچند از کامو انتظار آن نوع تعلیق و کشش را نداشتم.
در کل کار به طور کاملا قابل قبول کارگردانی شده بود و خروجی خوبی داشت.
خسته نباشید.