(گربه نره و روباه مکار) نمایش فوق تفننی است.
با اینکه نویسنده و کارگردان اثر، اوشان محمودی بود میتوان گفت که با ملات ضعیف متن نمایش بهترین بنای ممکن را با کارگردانی خوب به عمل آورد .
طراحی صحنه ، نور و صدا به زیبایی کنار هم عمل می کردند که توانستند بر روند بازی ها ،میزان ها و حس و حال بازیگران نوپای کار تاثیر فوقالعادهای بگذارند البته کاملا واضح بود که گروه ، تمرینات بسیار زیادی داشته که توانسته بودند با موسیقی و جلوه های نور به طور کامل هماهنگ شوند و حداقل در دو دفعه ای که نمایش را دیدم حتی یک ناهماهنگی نبود و میتوان گفت از این نظر بهترین در سالن اصلی تئاتر شهر در این چند وقت بود. از گریم ،طراحی لباس و انتخاب بجا و خوب (فرم و ویژگی ظاهری) بازیگران که بگذریم به زیر متن آش شله قلمکاری نمایش میرسیم که ظاهراً محمودی به چندین موضوع مختلف سیاسی، فلسفی ، روحانی و غیره تُکی زده بود و با دیالوگ های به اصطلاح رو و شعارگونه موجب شده بود که از این همه مفهوم ، مفهوم موثری استخراج نشود و نمایشنامه ساختار بسزایی نداشت که موجب میشد قصه ی نمایش دور خود بچرخد و به تکامل نرسد.
در مجموع نماش جالبی بود و دوست دارم چند پیشنهاد به آقای محمودی عزیز بدهم
-تنها چیزی که نماش از نظر فانتزی کم داشت موسیقی کاملا زنده مثل استفاده از گروه موسیقی جدا از شخصیت های نمایش بود.
-کوتاه تر شدن زمان نمایش به قدر 10-15 دقیقه به کار کمک میکرد چون تماشاچی در این دنیا سریع امروزی زود خسته میشوند.
با سپاس