اخیرا تئاترهای ابزورد زیادی به اجرا میرود.
شاید در فضای بسته این بهترین راه برون ریزی هیجانات و در میانش دادن چند پیام باشد.
این تئاتر نگاه کوچکی به در انتظار گودو داشت وتم انتظار یک فرد ناشناخته را مانند در انتظار گودو داشت. از مکبث شکسپیر جز نامی و اینکه آن فردی که انتظارش را میکشید شاید یک دیکتاتور خونریز باشد چیز بیشتری نداشت. اصلا مگر میشود ابزوردیسم بکت را با تئاتر روایی وکلاسیک شکسپیر ترکیب کرد؟
دو چیز در این تئاتر مرا اذیت میکرد: یکی تغییر صدای یکی از بازیگران بطوریکه در همهمه صداها بزور میشد آنرا فهمید. شاید بهتر بود صدایش را اینقدر نمیپیچاند. دیگری نامفهوم بودن برخی سخنان بویژه هنگام پخش موسیقی بود.
به هر حال برای گروه آرزوی پیروزی دارم.