گزارش زدم براتون.

پس از ورود اسپانیا، بومیان این مناطق شاهد قتل‌عام‌های انبوه، زنده سوزاندن، شکنجه‌های فجیع و هزاران عمل غیرانسانی بودند. رفتاری دهشتناک برای کسب طلا و منابع طبیعی. رفتار اسپانیایی‌ها در میان مردم و رقیبان انتقادات شدیدی را برانگیخت. برای پایان‌دادن به این مجادلات، بنا بر درخواست پادشاه اسپانیا و با بدعت پاپ، مناظره‌ای پرشور و بحث‌انگیز در شهر وایادولید صورت می‌گیرد با این عنوان که آیا بومیان یا همان سرخ‌پوست‌ها، انسان‌های کامل و واقعی، مخلوقات خداوند و به‌عنوان اسلاف آدم، برادران ما هستند یا موجوداتی از جنس دیگر و حتی عاملان امپراتوری شیطان‌اند؟ مناظره‌ای که مقرر بود سرنوشت میلیون‌ها بومی این سرزمین را رقم زند؛ مناظره ایمیان دومنیکن لاس کازاس کشیش حامی سرخ‌پوستان که خود شاهد این رفتارها ... دیدن ادامه ›› در سرزمین نو بوده است و خوان د سپولودا فیلسوف مسیحی و معتقد به برده‌زاد‌بودن و شیطان‌صفتی.

ژان کلود کاری‌یر [Jean-Claude Carrière] نویسنده فرانسوی و عاشق روایتگری، این مناظره را با چیرگی تمام، در قالب نمایش‌نامه‌ «مناظره وایادولید» [La controverse de Valladolid] درآورده است.

نمایشی بر پایه مونولوگ است
تقریبا برای همه کس خسته کننده بود
البته متن سنگینی بود و برای بازیگران هم کار سختی باید باشد
به نظر بنده میتوانست با فراز و فرودهای دیالوگ و حرکات بدن و میمیک صورت به صورت اغرار آمیز(exaggerate) بیشنر و بهترتماشاچی را درگیر نمایش کرد تا این حس خستگی کمتر حس بشود
میزانسن ها و لباسها خوب بودند
ولی کفشهای بازیگران نشانی از دوره رنسانس نداشت ، کاش کفش همگی یک نوع بود و حس زمان رنساس را میداد (کفش آقای هنر کار که خیلی به روز بود که دقیقا به چشم می آمد)
در پرده اول خسته کننده بود ولی در پرده های بعدی کمی بهتر شد

همچنین کلاه دلقک نشانی از دوره رنساس نداشت ، کاش کلاه را عوض کنند
حرکات دلقک هم نرم بود و میمیک صورت خوبی داشت ، رنگهای شاد و مفرحی استفاده شده بود و این پرده یک مقدار فضا را عوض کرد
باید اضافه کنم که خانم سرخ پوست و فرزندش بازی خوبی داشتند و پسر بچه میمیک خوبی داشت و کاملا در جریان اجرا قرار داشت
نور و صدا هم از عوامل مهم نمایش هستند و شاید میشد بهنر استفاده کرد

اما در مورد تم نمایش باید عرض کنم که بسیار هوشمندانه انتخاب شده بود
در این دوران که ادیان ما را به زور میخواهند به بهشت رهنمود کنند و هر کسی از نگاه خودش بهترین است و دیگران پست هستند
به اسم دین گردن میزنند و به اسم دین هر جنایتی میکنند و خود را بر حق و دیگران را نا حق میدانند ، این متن با زمان حال بی مناسبت نبود.

اصولا یک سئوال همیشه وجود دارد که چرا تاتر اجرا میکنیم؟
تئاتر یعنی فرصتی عالی برای یادگیری بیشتر در مورد انسانها
تاتر یعنی تجربه ای که در دنیای واقعی نمیشه بهش دست یافت
تاتر یعنی هنر اموختن با شیوه ای متفاوت.
تاتر یعنی من دغدغه دارم
تاتر یعنی من فریاد دارم
تاتر یعنی فریاد
تاتر یعنی من حرف دارم برای گفتن
و این نمایش حرف داشت برای گفتن
مهم هست که من بگوییم ما حرف داریم
ما درد داریم یعنی دستت را به من بده تا با همفکری دنیای بهتری بسازیم
تاتر یعنی زندگی
تاتر یعنی فرهنگ
کشوری که تاتر ندارد فرهنگ ندارد
خوب است که تاتر ببینیم

خدا قوت میگویم برای همه عزیزان این نمایش و عزیزانی که در عرصه هنر فعال هستند

خیلی خوش اومدین اقای رستم پور... و ممنون از نقد زیباتون