خوشحالم که این نمایش رو دیدم
بازیگرای اصلی خیلی تاثیر گذار بازی کردن
نمایش با جملات بسیار عالی شروع شد
با سوال
و با پاسخ تمام شد
در یک سوم آخر کمی کشش دادن و جزئیات اضافی گفته شد
نور برای من الهام بخش بود
اما چیزی که این نمایش و گروه جوان رو برای متفاوت کرد
و احتمالا تماشگر وفادار کارهای آتی آنها خواهم شد
ارایه نسخه نمایشی داستان های
... دیدن ادامه ››
عامیانه راهبردی بود
برای من که آخرین کتابم با بینش بلند مجموعه تئاتر نشر نیماژ به زودی منتشر میشه و مطالعه ای در رابطه مغز، اجتماع و تئاتر با رویکرد علوم اعصاب شناختی بود
ارائه مدل های مختلف ادراک
و تداعی و بخاطر آوری از حافظه
نگاه اساطیری به زندگی روژمره در قالب چارچوب های متداول ذهنی
اثر روایت بر تجربه
و نگاه قالبی به جهان
در جای جای این نمایش صحنه زندگی ما با روایت ها بود و در آخر اینکه ما زندگی روایت می کنیم و روایت ها رو زندگی نمی کنیم
دوست داریم دوباره سه باره این نمایش رو ببینیم
تو برای من از اون غول زشت تری
چطوری در میان میلیاردها مرد تو رو انتخاب کردم
گاهی سکوت ها مرگبار تر از شمشیر ند
تو برای من از اون غول هم زشت تری
توی این چند میلیارد مرد چرا تو رو انتخاب کردم
اگر به یه نفر غذا ندی می میره
اگه به مرده غذا بدی
زنده میشه
روزی که ساعت کار می کرد اما درون اونها زمان نمی گذشت
زمانی که با عقرب و ساعت نشون داده نمبشه
در دنیای اساطیر همه جنگ ها بر سر جاودانگی است
جایی که زمان باشه نمیشه از جاودانگی حرف زد
آدم ها خیلی دل می
انسان ها در طول تاریخ توانسته اند هر چیزی رو نیست و نابود کنند
اگر راه حلی داشتی که روزا خواب نبودی