در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | میثم خاوری: داستان بی نام غروب پاییز ، پارکی خلوت و من در حال قدم زدن هنگام پیاد
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:37:45
داستان بی نام
غروب پاییز ، پارکی خلوت و من در حال قدم زدن
هنگام پیاده روی و احساس کردن درزهای بین سنگ فرش ها با کف پایم که به دلیل تنگی کفشهای جدیدم درد می کرد، متوجه انعکاس نور چراغ آبی رنگی روی سطح آب حوضچه بزرگ پارک شدم.تصویر چراغ بر روی آب شفاف تر از تصویرواقعی آن بود.آنقدر محو تصویر شده بودم که تصمیم گرفتم بر نیمکت کنار حوض بنشینم و به آب خیره شوم.نمیدانم چقدر گذشته بود گه دختری هم سن و سال خودم بر روی نیمکت نشست، او تکه سنگی را درون حوضچه پرتاب کرد.با اینکه سنگ پرتاب شده آنسوی حوض به آب افتاد، اما امواجش تصویر چراغ آبی را از بین برد.
دختر که متوجه نگاه من به این تصویر شد ناگهان گفت:<<ببخشید>>
به آرامی سرم را برگرداندم و صورتش را دیدم ، بعد از گذشت زمانی رویم را برگرداندم و به تصویر روی آب نگاه کردم که دوباره کامل شده بود.
دختر بی مقدمه گفت:<<امروز دلم شکست،اتفاقی در فاصله ای دور افتاد و موجش قلبم را خرد کرد، مانند سنگ من که تصویر نور را از بین ... دیدن ادامه ›› برد.>>
گفتم:<<تصویر چراغ دوباره درست شده است.>>
جواب داد: <<مانند قلب من که هر بار بعد از گذشت زمانی همه چیز را فراموش می کند و پر نور می شود.>>
من تکه سنگی را انتخاب کردم که ابعادش متناسب بود و در دستم به طور کامل جای می گرفت، آن را به سمت حوضچه بزرگ پرتاب کردم و سنگ وسط تصویر چراغ، با آب برخورد کرد.تصویر زودتر به حالت قبلی بازگشت تا زمانی که سنگ دختر آن را خراب کرده بود.دختر گفت:<<پس سنگ هایی را که خودم به قلبم زدم خسارت کمتری به من وارد کرده است.>>
به او گفتم که به تصویر خیره شود ، بعد سنگی بزرگ درون حوضچه پرتاب کردم .خندید و خوشحال شد.اتفاقی که مرتبه ی اول پرتاب سنگ برای من رخ داده بود برای او نیز اتفاق افتاد.
گفت:با اینکه موج دار شدن آب تصویر را به هم ریخت ، اما تصویر چراغ برای چشمان من اصلا تغییر نکرد و در تمام لحظات تصویر را به طور کامل می دیدم.
دیگر کلامی نگفتم و هر دو به تصویر چراغ آبی، بر روی سطح آب حوضچه بزرگ پارک که شفافیت خارق العاده ای داشت چشم دوختیم.
مرداد 1390

از: خود
سلام خانواده دیواری

میثم جان اگر این داستان رو با این سبک به زبان ساده تر ی بیان میکردی مطعن با ش مخاطبین را حت باهاش کنا میومدن نه که الان نمیان منظورم درکل بود ولی دوست دارم کارت رو موفق باشی
۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید