نمایش جذاب و جالبی بود و ساعات خوشی برای ما رقم زد
اول از همه باید بگم کارگردانی این کار خیلی سخت بود، اینکه ۹ تا بازیگر کل تایم تو یه فضای ۱۲ متری جوری نمایش رو پیش ببرن که بیننده دچار سردرگمی و خستگی و عدم تمرکز نشه (حتی تو بخش هایی که شاهد دعوا و پرخاش و تنش هستیم) واقعا کار سختیه و مشخصه واسه تکتک دقایقش فکر و تمرین شده، هیچ کدوم از بازیگرها تو موقعی که دیالوگ نداشتن اضافه کاری نمیکردن که باعث بهم ریختن تمرکز مخاطب بشه...
نور خوب بود
طراحی لباس و صحنه رو دوست داشتم
سالن خوب بود فقط کاش میشد خنک تر بشه
بازی ها خوب بود به جز دوتا تپق که اونم قابل اغماضِ...
خانم صدرایی مثل همیشه عالی بود، نکته جالب اینه که ایشون با کمترین حرکت نقش رو به خوبی و حتی بهتر از خوب در میاره (شاید تو کل اجرا دوبار
... دیدن ادامه ››
در حد ده قدم راه رفتن)
بازیگر نقش پگاه خیلی خوب بودن امشب، تو بخشی که داشتن با همسرشون بحث و جدل میکردن چنان پر احساس و واقعی بازی کردن جوری که من یه لحظه نگران سلامتیشان شدم و حتی پسر کوچک من از ترس گریه کرد
اما در کل به نظر من این اجرا یه جوری قسمت دوم نمایش خانه روشنی بود با همون تم و دغدغه...
داستان نمایش هم به تصویر کشیدن روابطی بود که عملا منجر به بند کشیدن طرف مقابل در لوای عشق و علاقه میشه، چیزی که خوب تو فرهنگ ما ایرانی ها خیلی برجسته است، اینکه طرف مقابل رابطه رو چنان در بند میکشیم و اسیر میکنیم که رابطه یک جا به بن بست و انفجار برسه...
منتهی باز مثل خانه روشنی مشکل این بود که همه اعضای این فامیل (هر ۴ خانواده و تک پسر داستان) همه، به شکل اگزجره ای درگیر مشکل بودن....
در کل نمایش خوبی بود
خدا قوت