برجستهترین نکات شالهنگ، دیالوگها و شخصیتپردازی آن هستند؛ دیالوگها با سرعت بسیار بالا رد و بدل میشوند و به روان بودن اثر کمک میکنند. از طرفی دیالوگها کاملاً رئال هستند و اگر نمایش کمدی نبود و مخاطب نمیخندید، فاصلهگذاری رخ نمیداد و مخاطب در نمایش غرق میشد. کمدی موجود در وهلهی اول خنداننده و سپس تأملبرانگیز بود و در جای خود آتش تنور نمایش را روشن نگه میداشت.
نمایش در عین داشتن تعدد شخصیتها، هیچیک را بیکار نگذاشته بود و هر یک در موقع مناسب به خوبی وارد گود و از آن خارج میشدند و نوبت به نفرات بعدی انتقال مییافت. نحوهی انتقال کشمکش میان شخصیتها نیز سیری جالب توجه داشت؛ طوری که انگار سیبزمینی داغ در دستان شخصیتها بود و آن را به یکدیگر منتقل میکردند.
نحوهی رسیدن داستان به نقاط اوج خود نیز بسیار خوب کار شده بود؛ طوری که آرامآرام شخصیتها از شوخیها و تمسخرهای ساده به دعواهای جدی میرسیدند.
بازیگران نیز نقشهای خود را به خوبی ایفا کردند و مکمل خوبی برای متن قوی نمایش بودند.
اما نکتهای که بعضاً باعث شد برخی از مخاطبان نمایش را مبتذل بنامند، در حقیقت واقعگرایی نمایش و نور افکندن آن روی مسائلی اجتماعی است که تابو هستند و کمتر به طور علنی بیان میشوند و نتیجهی آن هم میشود آن که افراد خود را گروگان یا شالهنگ دیگری میکنند.
از تیم نمایش شالهنگ سپاسگزارم 🌹.
امتیاز من به شالهنگ: ۵ از ۵