در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | الهه هدایتی درباره نمایش خالی: بعد از اتفاقات دو سال قبل تقریبا نمایشی ندیده بودیم و به‌همراه دوستان
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:30:00
بعد از اتفاقات دو سال قبل تقریبا نمایشی ندیده بودیم و به‌همراه دوستان تصمیم گرفته بودیم‌ تئاتر ببینیم. چند روزی بود منتظر بودیم اسمی که می‌شناسیم ببینیم و اسم‌آقای رحمتی و آقای تاراج رو که دیدیم گفتیم بریم ببینیم...
ما اجرای دوشنبه رو دیدیم.
قبلا ((تاناکورا)) ((غلامرضا لبخندی)) ((کریملوژوی)) رو دیده بودیم به‌قلم‌آقای تاراج. نوشتن متنی فارسی و اصیل و اجرای اون باید دغدغه‌ی تئاتری‌های امروز باشه چرا که منِ مخاطب خسته‌م از تماشای متون ترجمه و اون همه داستانِ پشتش که همه در جریانی‌م. نوشتن و اجرای این نوع متون خودش تهور و جسارت می‌خواد که اولین امتیاز مثبت آثار این گروه هست.
نقاط قوت دیگری هم‌این نمایش داشت از جمله بازی.های نسبتا یکدست ، نورپردازی فوق‌العاده خوب، صحنه‌ی خوب و شروع اجرا سر ساعت مقرر و در نظم.
متن نمایش که پیوند خوبی با نمایش ایرانی، تعزیه داشت ، برای من جالب بود. البته مخاطب بایستی در رهاترین حالت ذهنی و بدون سوگیری به تماشای هر اجرایی بره، اگه می‌خواد اول لذت ببره و دوم درکش کنه. می‌خوام‌بگم‌خوشحالم که پیش از نمایش عادت ندارم‌ نظرات تیوال رو بخونم و همین خیلی وقتا کمک کرده بدون پیش‌زمینه هم‌کار رو بهتر درک کنم و هم‌لذت ... دیدن ادامه ›› ببرم.
برای یک مخاطب جدی تئاتر چی از این مهمتره؟
مسئله‌ی مهم‌اینه که آیا توی هر اثر هنری‌ای اسم روضه و امام حسین بیاد آیا اون اثر مذهبیه؟ برای منی که خیلی رها ربنای شجریان و روز واقعه بیضایی و نقاشی روز عاشورای فرشچیان رو می‌بینم و می‌شنوم جواب نه هست.
زیبایی محضه ربنای شجریان. آیا اُشتر به شعر عرب در حالت نیست و طرب؟
انتخاب من‌این نیست که کژطبع جانوری باشم که طبع نداشته باشم. کمی پیچیده‌ست شاید این بحث مواجهه با اثر هنری و خب شاید در این مقال نگنجد.
برای منی که خسته‌م از خوندن داستانای آپارتمانی که شخصیت‌های روشنفکرنما توش فقط سیگار می‌کشن. آیا چندصدایی باختین و دموکراسی و هزار بحث دیگه نمی‌گه روایت‌ها و صداها رو از هر کسی باید شنید؟
و چه خوب آقای تاراج این روایتا رو پیدا می‌کنن و نمایش اجرا می‌کنن. بدیهیه که خیلی‌ها تک‌صدایی رو دوست دارن و مگه کم خونده می‌شه آثار تولستوی و دیگران؟ اما فکر کردن به این صداها به این روایت‌های شنیده نشده برای من که خودم رو مخاطب جدی آثار هنری ایرانی، تاکید می‌کنم‌ایرانی، می‌دونم.
اگه من توی فرهنگ و زبان فارسی و توی ایران و با هویت ایرانی نفس می‌کشم از هنرمندان ایرانی انتطار و توقع دارم کار ایرانی بسازن. همه‌ی ما هزار اجرا از آثار بکت و مک‌دونا و دیگران دیده‌یم ولی چند تا ((کریم‌لوژی )) دیده‌یم؟
آقای تاراج به نظرم به عنوان یک نویسنده به سبک خودشون رسیده‌ن تحسین می‌کنم این که فارسی متن تولید می‌کنن و می‌سازن و این دغدغه‌ برام شریف‌ترین دغدغه‌ست. این که مثل صدها تئاتری دیگه که دوسال اخیر به اصطلاح خودشون تحریم کردن چه مخاطبا و چه هنرمندا... و با این تحریم اتفاقی افتاده که توی جشنواره‌ها و اجراهای الان می‌شه دید. خلاصه می‌خوام بگم به قول یه دیالوگ خوبی که توی نمایش شنیدیم، (( ما تماشاگر نمی‌خوایم))
بازی خانم‌لبخند و ارسطوی عزیز و آقا مهرداد و آقا امین و آقا مازیار خوب بود و خداقوت می‌گم.
ما شب دوم‌اجرا رو دیدیم و می‌دونم‌اجراهای شب‌های بعد جاافتاده‌تر هم خواهد بود.
سبک تلفیقی هم به نظرم اصطلاح مناسبی برای اجرا بود.
موفق باشید
سلام
ارادت خانوم هدایتی
سپاس از نوشته شما
ممنون❤️
۰۷ شهریور
حسین چیانی
با عرض پوزش باید خدمتتون عرض کنم که بله تمام مثال‌هایی که زدید در ژانر مذهبی هستن. چه ربنای شجریان و چه تابلوی ظهر عاشورای فرشچیان. این که شما این آثار رو دوست داشته باشید دلیل نمی‌شه مذهبی نباشن. ...
چرا پوزش؟
من عرض کردم هنر رو می‌رم و می‌بینم و می‌شنوم و مواجه می‌شم باهاش.
خودم نویسنده‌ی داستان کوتاه و رمان هستم و خیلی از داستانام در فضای روز عاشورا یا شب اربعین یا ... هست و خیلی از شخصیت های آثار من کاملا مذهبی و حتی افراطی هستند.
این‌ها یعنی اثر من ترویج یک نوع ایدئولوژی ... دیدن ادامه ›› می‌ده؟ خیر.
مذهبی یعنی ترویج ایده‌ی مذهب.
فکر نمی‌کنم تئاتر ))خالی(( این بود .
و خوشحالم که دیدمش و گفت‌وگو کردن خیلی خوبه و نشان از تمدن و دموکراسی هست و آموزنده برای همه. ممنون گفت و گو می‌کنین
۰۸ شهریور
الهه هدایتی
چرا پوزش؟ من عرض کردم هنر رو می‌رم و می‌بینم و می‌شنوم و مواجه می‌شم باهاش. خودم نویسنده‌ی داستان کوتاه و رمان هستم و خیلی از داستانام در فضای روز عاشورا یا شب اربعین یا ... هست و خیلی از ...
بله بله من هم خیلی خوشحالم که فرصت بحث و گفتگو با شما رو پیدا کردم. شما بهتر از من می‌دونید قطعا و من هدف اصلیم اینه که چیزی بتونم یاد بگیرم.
ببینید طبق چیزی که من می‌دونم، ژانر یک اثر از محتوای اون برمیاد. فرم به اندازه محتوا روی ژانر اثر نداره و کاراکترها و صحنه و گریم و... هم ژانر رو نمی‌سازن. اونچه که در تعریف ژانر مهمه محتواست. در ربنای شجریان، آیه ۸ سوره آل‌عمران قرآن که مقدس‌ترین کتاب دین اسلامه قرائت می‌شه و این محتوای کار رو می‌سازه که ما در نهایت به اون "مذهبی" می‌گیم. فرم این قرائت می‌تونه متفاوت باشه: با صوت عبدالباسط، شحات انور، موسیقی ایرانی، موسیقی جز و... تا وقتی فرم اثری روی محتوای کار نذاره و اون رو تغییر نده ما می‌گیم این کار مذهبیه. در غیر این صورت اگه مثلا در فرمی این قرائت انجام بشه که بتونیم بگیم داره در محتوا، بحثی اجتماعی، سیاسی و... رو وارد می‌کنه بله دیگه صرفا مذهبی نیست که خب این اتفاق در ربنای شجریان نمیفته و کماکان مذهبیه چون محتوای کار، المان‌های مذهبی رو در خودش داره. این مسئله دقیقا درباره تابلوی ظهر عاشورای استاد فرشچیان ... دیدن ادامه ›› هم وجود داره و به همین خاطر به اون می‌گیم مذهبی. بله اگه توی این نقاشی ذوالجناح به جای صحرای کربلا روی پل بروکلین بود، ژانر کار شاید می‌شد پست‌مدرن یا اگه بی‌توجه به غم و تشنگی اهل حرم داشت آب می‌خورد واسه خودش و با تعجب به اون افراد نگاه می‌کرد می‌شد ابزورد. ولی وقتی در صحرای کربلا با اون حالت غمگین نشون داده می‌شه، ژانر کار مذهبیه.
بله در یه اثر می‌تونن برخی یا حتی همه کاراکترها مذهبی باشن ولی کار مذهبی نباشه اما این درباره تئاتر "خالی" صدق نمی‌کنه که تمام مولفه‌های یک اثر مذهبی رو داره و حتی پیام نهایی اثر هم مذهبیه. امیدوارم تونسته باشم منظورم رو منتقل کنم.
۰۸ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید