خداوند انسان را در نهایت و اوج عشق و محبت آفرید؛ عشق و محبتی دوسویه، عشق و عاطفه ای که هردو لبریز از آن هستند!
انسان در طلب این عشق و خداوند در اوج آن می باشد. این روزها بسیار می شنویم: ( خدا انسان را در بازی زندگی آفرید، تا او ببازد،گاهی اوقات هم ببرد و خداوند هم خدایی کند، قدرت نمایی. ) و از این قبیل بیهوده گویی ها، اما به آفرینش روح و جسم خود می اندیشم، که چگونه در اوج دقت، ظرافت، زیبایی و تناسب انجام شده؛
بی حد و مرز،عاشقانه!
خداوند وجودی ست فراتر از وهم و خیال... ظهور او در عشق مادر،در محبت پدر،در توجه خواهر یا برادر، در دلسوزی دوست، به قول سعدی در هر نفس ممد حیات، در هر لبخند و محبت بی مضایقه، در هر صدای خوش، در نوای دلچسب باران، در هر قطره ی اشک، در هر آغوش گرم، در هر حس امنیت و عشق و آسایش متجلی شده است و حضور معنوی و پررنگ و غیر قابل انکارش بر پهنای عرش و فلک سایه افکنده است.