http://fromtheater.blogfa.com/post-232.aspx
تماشای یک تئاتر: مرد بالشی
چرا؟ واقعا چرا؟!
من نه تئاتر سرم میشه نه ادعا دارم.من فقط دارم می پرسم چرا؟!
من هیچی نیستم و دارم دست و پا میزنم که یه روزی به جایی برسم که تو سالنای خوب این شهر اجرا برم.من دارم سعی می کنم از کسایی که اساتید ما هستن یاد بگیرم.من وقتی کار میکنم برای بازیگرام بازی فلانی و فلان کَسَک
... دیدن ادامه ››
رو مثال میزنم!
چرا من باید دو ساعت تمام بشینم توی سالن شماره یک تماشاخونه ی ایرانشهر و بپرسم چرا؟!
چرا منه دانشجو باید 20تومن پول بلیط بدم،برای دیدن کاری که دوتا آدم (بد و خوب نمیکنم) نام دار تئاتر این مملکت کارگردانشن؛چهارتا بازیگری که من بارها ازشون کار خوب دیدم توش بازی میکنن؛و تنها چیزی که تهش بدست میارم این سوال باشه:
چرا؟! واقعا چرا؟!
آدم به پشتوانه اسم کسی بره کار ببینه؟! (آیدا کیخایی عزیز؛محمد یعقوبی ارجمند،نوید محمدزاده دوست داشتنی،پیام دهکردی بزرگوار،علی سرابی محترم،احمد مهرانفر تاج سر...چرا؟!)
به پشتوانه متن بره اجرا ببینه؟ (با اتفاقات عجیب و غریب این روزا؛با نگرشای مختلف کارگردان ها بنده شخصا نمی تونم به متن اکتفا کنم.چون گاهی بهترین متنا با تمام قوا بد اجرا میشن و گاهی آدم اجرایی از یک متن میبینه که تو مخیله اش نمیگنجه.ضمن اینکه آدم به همه متون دسترسی نداره)
به پشتوانه جایی که اجرا میبینه؟ (ترکوندمون از بس این چند وقت بزرگ و کوچیک توی هر نشستی گفتن "ایرانشهر داره موج جدیدی از تئاتر در ایران بوجود میاره و و و ...! مثلا ما نرفتیم لاله زار،اما کاش می رفتیم! تهش می فهمیدیم خندیدیم بی خود و بیجهت! شورای انتخاب نمایش تماشاخانه ایرانشهر،چرا؟!)