آقای امیدی کاملا" با شما موافقم . من هم کارو دوست نداشتم . به دلایل بسیار. چند نکته هم در این اجرا برایم ناخوشایند بود و ناراحت کننده :
_ استفاده از ادبیات نازیبا در یک اجرای عمومی آنهم در سالن تئاتری که در مرکز شهر است و خیل تماشاگر عادی را بواسطه ی نام سیندرلا بخود جذب می کند.
_ روزی که برای دیدن این اجرا رفتم ، بعضی از خانواده ها با تصوری که ازاین نام داشتند بچه هایشان را هم آورده بودند که وسط اجرا مجبور شدند سالن را ترک کنند.
_ مخاطبان عادی که شناختی ازقبل از کارهای آقای تهرانی نداشتند ( گر چه که آنهایی هم که شناخت داشتند با موجی از ابهامات و برداشتهای ... دیدن ادامه ›› مختلف روبرو بودند ) خسته شدند ووسط اجرا سالن را ترک کردند.
_ مطمئن بودم که بعد از پایان نمایش اگر از این خیل جمعیت سوال می کردم چه برداشتی کردید و آیا از این نمایش خوشتان آمده یا خیر ،درصد بسیاری از آنها هیچی نفهمیده بودند و پاسخشان هم منفی بود .
_ به نظرم این نمایش برای مخاطب خاص بود و باید در مکان خاص اجرا می شد . تا مردم بواسطه نام این نمایش گول نخورندو کلی هزینه نکنند و با خانواده شان بیایند و دست خالی و کلی خجلت زده بخاطر بعضی دیالوگهای زشت بخصوص دریکی دو صحنه ،آن هم وقتی که فرزند شش هفت ساله شان کنارشان نشسته از یک طرف و عدم درک موضوع نمایش و خستگی زیاد از طرف دیگرمجبور شوند از سالن خارج گردند.
_و در پایان اینکه خودم هم نتونستم با متن ارتباط برقرارکنم . با تمام اینکه قبل از دیدن نمایش سعی کردم در باره ی آقای تهرانی وسبک کارهایشان اطلاعاتی کسب کنم و ویک شناخت نسبی داشته باشم و بدانم که دارم به دیدن یک کار متفاوت میروم .ولی متاسفانه با تمام زحمتی که کشیده شده بود ، لذت نبردم . هنوز هم بعد از خواندن نود درصد از نظرات و دیدگاه ها و برداشتهای مختلف از این نمایش و حتی حفظ شدن اکثر دیالوگهایش و اینکه نمادین بوده یا نه ، تئاتر روایی بوده یا نه و کلی بحث های دیگر . به شخصه بعنوان یک مخاطب معمولی و دوست دار تئاتر ، این نمایش به دلم ننشست . وای به حال تماشاگرانی که به تازگی قدری علاقمند شدند به تئاتر بیایند ،حال به هر نیتی ،و این نمایش را انتخاب کردند ولی بدون هیچ پیش زمینه ای و به صرف نام یک نمایش به دیدنش آمده اند ، فکر می کنم چقدرتو ذوقشان خورده .
خانم حدادی با نظراتان موافقم فلسفه نمایش خوب بود مو میتوانست به راحتی هم مخاطب خاص و هم مخاطب عام را جذب کند اما نوع دیالوگ نویسی و میزانسن کار باعث سردرگمی خیل عظیمی از تماشاگران شد
که به شخصه این نوع دیالوگ نویسی را نمی پسندم ( که متأسفانه در تئاتر شایعات هم این قضیه به بدترین وجه ممکنه تکرار شد ) چون استفاده از این روش القای معانی در جای خود و به صورت محدود کار را دلپذیر خواهد کرد اما 110 دقیقه تکرار مداوم این نوع دیالوگ گویی دیگه اون اثر را ندارد و تازه انزجار هم ایجاد می کند
نورپردازی کار هم چنان ضعیف بود که کلا در اجرا مکان نشستن تماشاگران روشن میشد و باعث میشد تمرکز شما بر بازی اجرا شده در سن کاهش یابد
فلسفه ی نمایش خوب بود درست و شاید هم به قول شما هم می توانست مخاطب خاص و هم عام را جذب کند ، ولی تصور کنید تماشاگری که بار اولش ست و با ذهنیتی که راجع به سیندرلای افسانه ای دارد به تماشای این اجرا می آید ، ابدا" نمی تواند اینهمه دیالوگ را که بار معنایی زیادی هم دارد هضم کند . خسته می شود و چیزی هم نمی فهمد و بعضا" کلی از سوال و جوابها و دیالوگهای ردو بدل شده بین بازیگران را فراموش می کند . سر در گم می شود . و دقیقا" درست گفتید منزجر هم می شود .
علی الحال ، باز هم معتقدم جای این اجرا در تاتر شهر بعنوان یک مکان بشدت عمومی نبود . آنهم با این نام و این نوع دیالوگ نویسی .
با سپاس از شما که یادداشت بنده را خواندید و پاسخ دادید.