یادداشت کارگردان نمایش "همه دزدها که دزد نیستند " در پردیس کوروش - چاپ شده دز روزنامه آفتاب یزد
تنها یک گناه وجود دارد و آنهم دزدی است
روزنامه آفتاب یزد – سحر صنیعی :نگاه متفاوت به نمایشنامه «داریو فو» به کارگردانی امین میری، رویکرد خلاقانه به نمایش و ایجاد فضای جدید در نمایش «همه دزدها که دزد نیستند » بسیار چشمگیر و محسوس است . . این طنز اجتماعی این بار با موسیقی خاصی که توسط کامران رسو لزاده همراه است روی صحنه رفته است. بازیگران و عوامل نمایش به زیبایی این کمدی را برای مخاطب به نمایش می گذارند. امین میری در یادداشتی که برای نمایش «همه دزدها که دزد نیستند » می نویسد، اظهار می دارد :
«خالد حسینی در رمان بادبادک باز خود می گوید :« فقط یک گناه وجود دارد ، فقط یکی. آن هم دزدی ست. هر گناه ِ دیگری صورت ِ دیگر دزدی ست. وقتی مردی را بکشی ، زندگی را از او دزدیده ای. حق زنش را برای داشتن شوهر دزدیده ای. همینطور حق بچه هایش را برای داشتن پدر. وقتی دروغ بگویی ، حق طرف را برای دانستن راست دزدیده ای. وقتی کسی را فریب بدهی ، حق انصاف و عدالت را دزدیده ای. می فهمی؟ چیزی زشت تر از دزدی نیست»
ومن نیز معتقدم ما در جهانی زندگی می کنیم که هر یک به شکلی همواره می دزدیم و از ما می دزدند. در تو در توی بن بست های جهان آشفته امروز و در پایان روزمرگی ها ، هر یک از ما خوب که نگاه کنیم چه تلخ در می یابیم به حقیقت هایی که پنهان کرده ایم به اعتماد هایی که ویران ساختیم و به امید ها و
... دیدن ادامه ››
باور هایی که دزدیده ایم . بر اساس همین باور قلبی بود تا تصمیم گرفتم کفش آهنین بر پای کرده و نمایشنامه «همه دزدها که دزد نیستند » را بر روی صحنه ببرم.
نگاه داریوفو در «همه دزدها که دزد نیستند » بسیار به نگاه من نزدیک بود و این نمایشنامه دغدغه ذهنی من را به شکلی بسیار هوشمندانه و در غالب کمدی بیان کرده است . داریوفو از نویسندگانی است که در تمامی نمایشنامه هایش همچون "مرگ تصادفی یک آنارشیست " ، "حساب پرداخت نمیشه " و ... نوعی نقد اجتماعی را گنجانده است . او ذره بینی بر اجتماع گرفته و نا به هنجاری موجود را به زیباترین شکل در نمایشنامه هایش بیان کرده است . لذا همواره دوست داشتم یکی از نمایشنامه های وی را بر روی صحنه برم و مناسب تر از «همه دزدها که دزد نیستند » نیافتم . با انتخاب این نمایشنامه خواستم آئینه ای در برابر تماشاگرم بگذارم و به شکلی دیگر گونه فریاد بزنم که ما دزدیم .»
امین میری در ادامه افزوده است :در تمامی کارهای پیشینم «احساس آبی مرگ» ، « آیینه پشت سکوت »، و «شهرت مرگبار » با وجود اختلاف فاحش در ژانر و سبک ، همواره یک نقطه مشترک یافت می شود و آنهم نگاهی اجتماعی و یا نوعی نقد بر اجتماع بوده ، هست ودر آینده خواهد بود . و اساسا همواره تئاتر را برگزیده ام تا حرف هایم را به شکل های متفاوت روی صحنه بیاورم . زیرا این هنر را آئینه جادویی می دانم در برابر آدمیان، که پیامش در عمق و روح مخاطب نفوذ کرده و گاه حتی سیلی می زند . و این هم برای آنکه شاید روزی در گوشه سالنی ، آدمی را در برابر جهان هستی به پرسش واداریم .
این نمایشنامه را 6 سال پیش در سالن کوچک فرهنگسرای ارسباران به مدت 6 شب نمایشنامه خوانی کردم. و از همان زمان بسیار دوست داشتم که تا روزی آن را به صحنه ببرم که البته اجرای امروز بسیار از آنچه در 6 سال پیش اتفاق افتاد متفاوت است . و آنچه اکنون بر روی صحنه می رود مدیون تلاش های بی وقفه گروهم و حمایت دوستانی هستند که ثروتی عظیم برایم محسوب می شوند.» از آنان سپاسگزارم.
این کار گردان در بخش دیگری از یادداشت شفاهی خود گفته است «گفتم کفش آهنین بر پای کردم زیرا به اجرا بردن یک نمایش بر روی صحنه درشرایط فعلی با وجود بسیاری از نامرادی ها ، کفش آهنین می خواهد. اما چه جای گله از طوفان بلاهای آشفته بازار تئاترامروز ایران !
و جای شکر بسیار از پروردگار که همواره بوده اند دوستانی صادق ، هنرمند و مهربان که با وجود آنان و دلگرمی شان همواره توانسته ام به صورت کاملا مستقل ، لذت بر روی صحنه بودن را تجربه کنم . در انتها لازم می دانم سپاس ویژه ای داشته باشم از امیر شهاب رضویان عزیز که بدون لطف و حمایت ایشان ، امکان حضورمان در مجتمع پردیس کوروش میسر نبود.»