داستان فیلم: بازیگر دست چندم تئاتر بعد از 13 سال فعالیت، حالا سرخورده شده و می خواهد به جشنواره کن در فرانسه برود تا شاید بتواند طرح ها و فیلم نامه هایش را به وودی آلن بدهد و اسپیلبرگ را از نزدیک ببیند. او که زبنا را هم به خوبی نمی داند با مشکلاتی روبرو می شود و کسی که به بهانه دانستن زبان، چند روزی کمکش کرده، پول ها و گوشی موبایلش را برمی دارد و می رود.

درباره فیلم: عطاران در این فیلم به خوبی 90 دقیقه فیلم را به تنهایی پیش می برد و لحظه های خنده داری را رقم زده اما بیشتر از هر چیزی طعنه های او به سینمای امروز ایران و نقد طنزگونه آن در ردکارپت به چشم می خورد. اگر چه او در پایان فیلم با همه نامیدی هایش، باز هم در زیر پرچم سه رنگ ایرنا آرام می گیرد و به آن پناه می برد. ردکارپت هم مانند فیلم قبلی عطاران می تواند گیشه موفقی را تجربه کند و برای تماشاگران حرفه ای سینما هم پر است از تکه های نکته دار درباره تعامل با سینمای امروز.