اولین اجرای عمومی هانتد
ردیف چهارم کارگاه نمایش به تماشای کار نشستم. سالنی که البته زیاد دوستش ندارم بخصوص از ردیف آخر که جاهایی میباید گردن دراز کنی ...اما از پوسته بگذریم و بپردازیم به مغز:
جهان بینی و عمق نگاه سیاوش حیدری بعنوان کارگردان در اولین تجربه اش بدون تعارف مایه خوشحالی بود... جسارت پرداختن به این موضوع برای اولین کار واقعا ستودنیست.
تکیه کار بر نماد و مفهوم و درگیر کردن ذهن مخاطب بود و ذهن مخاطب در هانتد بیشتر از چشم و گوش درگیر میشود،
اما دیالوگ نویسی ها پختگی و
... دیدن ادامه ››
گیرایی لازم را برای این طرح خوب نداشت و طراحی و ساخت دکور در حد همان 5 اجرا و گویی عجولانه و با وقت کم بود و میشد خیلی بهتر باشد ... در مورد بازیها برای شب اول اجرای عمومی با استرسها و هیجانات خاص خود، تنها به ذکر این بسنده میکنم که دختر و سمپاش بهتر از بقیه به نظرم آمدند.
اینکه قسمتهای اضافه شده نسبت به اجرای جشنواره به اولین اجرا نرسید نکته مهمیست در پرداختن به این نمایش ، چرا که موضوع نمایش قابلیت پرداخته شدن در بیش از سقف سی دقیقه جشنواره را داراست و کاش این نوشته با دیدن قسمتهای اضافه شده میشد که روشن تر و درست تر از هانتد حرف بزند.
چون پیش زمینه تایم سی دقیقه ای را نداشتم کمی غافلگیر شدم اما بعد از نمایش با کمی فکر و تمرکز و البته گپ با محمد رحمانی عزیز که دیروز از نزدیک با ایشان آشنا شدم به برداشت درست تری رسیدیم و ایشان نمایش میز را برای ساعات باقیمانده بعد از هانتد پیشنهاد کردند که بعد از هانتد دیشب به تماشایش نشستم و جداگانه از میز هم خواهم نوشت.
امید که اجرا به اجرا هانتد بهتر و بهتر شود که بدون شک اینچنین خواهد بود و آرزوی سالنها و زمانهای بیشتر اجرا برای سیاوش حیدری عزیز و یارانش دارم گرچند این سالن هم غنیمتی بود و برای شروع این نکات پیش زمینه ذهنی برای مخاطب نباید بسازد.
با آرزوی بهترین ها و بهترین آرزوها در این مسیر پر خم و پیچ که عاشقانه باید طی کرد.
سپاس