در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | کمال عبدی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:18:28
 

به دنبال راهی برای آشتی دادن انسان و خدا، مرد و زن، تئاتر و جامعه، هنر و هنرمند

 ۰۳ بهمن ۱۳۷۰
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
چند سالی است که از ایران رفته ام.
چند روز پیش یکی از همکارام توی مدرسه ازم پرسید که میخوای کار تئاتر مدرسه رو تو به عهده بگیری؟ همون لحظه یاد تئاتر و فضای اون توی تهران افتادم و سالهایی که چقدر جدی و با چه دغدغه هایی توی ایران کار میکردیم. دغدغه... واقعا این کلمه برام بی معنی شده اینجا. یه زمانی در اوج مشکلات اقتصادی و اجتماعی که نمیذاشتن به راحتی سر روی بالش بذاری، دغدغه ما این بود که از راه تئاتر و هنر به آزادی برسیم. دغدغه ما هیچوقت نون و تخم مرغ نبود. این رو بدوم اغراق میگم. در حالی که برای تهیه اون واقعا جون میکندیم اما مسائلی که در جمع دوستان و سر آشنایی و توی اکثر محافل بحث میکردیم، خیلی خیلی مسائل بزرگی بودن.

اینجا انگار هیچ اتفاق خاصی نمیوفته! مردم عادی اصلا سیاسی نیستن و اگر هم بخوان فعالیتی کنن، وارد یکی از احزاب میشن و داوطلبانه کار میکنن! مثل همه حوزه های دیگه: ورزش، هنر، ... . اینجا وقتی به تماشای تئاتر میرن، بی نهایت از کسانی که داوطلبانه تئاتر کار میکنن تشکر میکنن و به ندرت نقدهای آتشینی (که خودم همیشه مینوشتم) مینویسن که هنرمند انگیزه ش رو از دست بده. البته در مورد اون ۴-۵ درصد دنیای حرفه ای صحبت نمیکنم. بلکه درباره اون اکثریت آماتور که با هدف اوقات فراغت و سرگرمی تئاتر روی صحنه می برند! با خودم میگم بعضی اوقات، من چقدر زندگی را در ایران سخت گرفته بودم ( یا سختش کرده بودند). اصلا همه چیز چرا انقدر پیچیده باشه که نتونیم به سادگی های زندگی روزمره ... دیدن ادامه ›› برسیم!؟


از آخرین تئاتری که در ایران دیدم زمان زیادی میگذرد. اتفاقات بسیار تاثیرگذاری افتاده و نمیدونم اصلا خواهم توانست دوباره با ذهنیت ایرانی ارتباط بگیرم یا نه. اما چیزی که از آن مطمئنم این است که وضعیت نه بهتر شده و نه بدتر، بلکه دگرگون شده. و امیدوارم جامعه تئاتر هم دگرگون شده باشه و از این تغییرات سرزنده و سربلند بیرون اومده باشه.
به امید روزی که دوباره در تهران، تئاتر ببینم.
یک اجرای فاجعه از یک ایده خوب!

این نمایش را مهمان گروه بودم و به دعوت دوست عزیزم محمد حسین رمضانی به تماشا نشستم! تماشا که چه عرض کنم، تحمل!
بر خوردم لازم میدانم که حتما نمایش را نقد کنم. بدون تعارف. قطعا این برای همه ما سازنده تر است و فرهنگ نوشتن و انتقاد کردن، بهتر از تعارف است!
پوستر را ببینید! انگار قرار است به یک جُنگ شادی در پارک ارم برید که احتمالا جاگلر و شیر و فیل و اینا هم توش هست! اما تم نمایشی که ما دیدیم، جَنگ بود!
بازی بازیگران یک اپسیلون هم کارگردانی نشده بود. شخصیت ایوو هیچگونه تغییری نمیکند! هیچگونه تغییر حالتی ندارد! وقتی ما قرار است داستانی را به وسیله دو شخصیت اصلی و یک راوی جلو ببریم، شخصیتها مستلزم رشد، تقلیل، تغییر، ... هستند. وگرنه یکنواختی شدیدی تمام طول نمایش را فرا میگیرد. روابط علت و معلولی بسیار خوبی در متن وجود دارد، اما بازیگر به کفشش هم نیست! کار خودش را میکند. ایوو را بازیگری بر عهده گرفته که ابدا کنش پذیر نیست و یک تیپ را 60 دقیقه تحویل ما میدهد. چرا کارگردانی نمیکنی آقای میرزایی؟ چرا از بازیگرت بازی نمیگیری؟ چرا ازش نمیخواهی تمام احتمالات ممکن را در نظر بگیرد؟ چرا کسی ... دیدن ادامه ›› که خوب متن را حفظ میکند را بازیگر خوبی میدانیم در حالی که ساده ترین کنش ممکن روی صحنه تئاتر را درک نمیکند؟ بازیگر مقابلش (فرانسوا) برخلاف انتظار ایستاده است، اما ایوو حتی درک تغییر دیالوگ را ندارد و چند بار میگوید :"پاشو".
بازیگردانی بازیگران خردسال و نوجوان، عملا اتفاق نیافتاده است.در مورد بازی شخصیت ملانی اصلا نمیخواهم چیزی بگویم چون کنترل کلمات از دستم خارج خواهد شد.

صحنه در بخش عظیمی از نمایش در اختیار داستان و بازیگران نیست. ریتم و میزان سن و صحنه پردازی و ... که نوش جان.
ای کاش نویسندگی و کارگردانی شما در یک سطح بود. نتیجه قطعا چیز دیگری بود.

خیلی برام جالب بود نظرتون.
نه از بابت اینکه این نمایشو دارم دنبال می‌کنم از این بابت که مهمون گروه بودید ولی نظر واقعیتون رو نوشتین؛ دم شما گرم!
کاش آدما بفهمن که اتفاقا نقد کردن نشونه‌ی اهمیت دادنه و از سر دشمنی نیست.
۰۸ اسفند ۱۳۹۹
مسلما و مطمئنا نقد سازنده ترین کنش و فعل موجود در بازار و بهترین هدیه می تواند باشد . اما بهتر است قبل از انتشار و نقد از دیگران ابتدا به نقد و بررسی نقد خود بپردازیم . لری بگم مزه مزه کنیم و بعد انتشار بدیم . برخی از منتقدان عزیز نقد سازنده را با تخریب اشتباه گرفته و شاید برای مطرح شدن و خود بدترین نوع زبان را برگزینند . منتقد عزیز نقد اصولی دارد که رعایت آن باعث پیشرفت و عدم رعایت آن مایه بی احترامی به خود شخص منتقد را فراهم میکند . نگاه حرفه ای به تئاتر نیمه مرده این مملکت حتما مفید است.
اما شما که با سوادی و این کاره سعی کن محترم تر انتقاد کنی . این ادبیات فقط این شاعبه رو ایجاد میکنه که یه آدمه ایراد گیر برای مطرح کردن خودش میره تئاتر میبینه و شروع میکنه به بد گفتن از عوامل تا خودشو باسواد نشون بده. هر کسی که از آثار چه فاخر چه نازل،با بدترین ادبیات ایراد میگیره منتقد با سواد نیست ، بلکه متهم درجه اول نداشتن ادبیات ... دیدن ادامه ›› صحیحه.
داداش رو پای خودت وایسا .
من به این نمایش خیلی نقد داشتم و دارم و سعی کردم تا جایی که میشه در قالب یک تماشاگر برای بهتر شدن نمایش نظرم رو صریح و البته محترم بیان کنم به این دلیل که بهتر شدت نمایش مد نظر بوده نه مطرح شدن من به عنوان مثلا منتقدی با زبان تیز و برنده .
احترام جز لاینفک و اصول اولیه برقراری ارتباط صحیحه .
سوتفاهم نشه این نقد بسیار محترمانه رو به ادبیات شما وشیوه نقد شما دارم اما برام مهم نیست که بخونی یا نه نوشتم که کسانی که علاقه به نقد دارند ، اول اصول انتقاد سازنده رو یاد بگیرند و بعد شروع کنن به انتقاد که یه فرد کم سواد مثل من نتونه سواد و ادبشون رو زیر سوال ببره.
امیدوارم خوب بشی عزیزم
۱۱ اسفند ۱۳۹۹
vahid koohshekaf
مسلما و مطمئنا نقد سازنده ترین کنش و فعل موجود در بازار و بهترین هدیه می تواند باشد . اما بهتر است قبل از انتشار و نقد از دیگران ابتدا به نقد و بررسی نقد خود بپردازیم . لری بگم مزه مزه کنیم و ...
سلام بر شما

نقد فی نفسه سازنده است.
انتخاب زبان تند هم با بی احترامی واقعا فرق میکنه. من سه باره نقدم رو خوندم و بی احترامی توش ندیدم.
اما باز ممنونم از توجهتون.
۱۶ اسفند ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
 

زمینه‌های فعالیت

سینما
تئاتر
شعر و ادبیات

تماس‌ها

abdi.kamal@outlook.com