سارا به همراه همسرش حامد و دختر خردسالشان به یک عروسی در شمال ایران دعوت شدهاند، اما حامد به دلیل مشکلات کاری نمیتواند به این سفر برود و این سرآغاز اتفاقی است که زندگی سارا را دگرگون میکند.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
کاش پژمان جمشیدی بچسبه به همون کمدی هاش، واقعا بد بود....
با خوندن نظرات منتظر یه فاجعه مطلق بودم ولی خب اونقدر هم افتضاح نبود
مجموعه ای از بازی های متوسط رو به پایین، ایده ی نامتعارف و پر از باگ و موسیقی نچسب
کاش سکانس آخر پژمان هم تو خونه بود، راحت میشدیم از شرشون :)
پ.ن: منو یاد ملبورن انداخت یکم. ولی اون با اینکه خیلی هم خوب نبود در برابر این شاه بود!
این فیلم معمولی و خواب آور بود ... دوست نداشتم و نداشتم و نداشتم .
شانس سیمرغ : ؟!
پی نوشت : چقدر خودکشی تو فیلم های امسال جشنواره زیاد شده . شخصیت اصلی فیلم های بی همه چیز و روشن و ستاره بازی و خط فرضی که خودکشی کردن ... بعدی چه کسی خواهد بود , خدا می دونه ... (انتخاب قهرمان های پلاستیکی فیلم های ایرانی : خودکشی)
جای همچین فیلمی تو جشنواره است!؟
داورها فیلم رو دیدند؟
کدوم نکته باعث شده این فیلم انتخاب بشه؟
جایزه جشنواره خارجی؟
فیلم حتی در حد ایده هم خوب نیست
فقط یه نمونه از سوتی های فیلم دختربچه با سر زخمی وارد کلبه می شه مادربزرگ می گه برم چسب زخم بیارم صحنه بعد تو عروسی نه چسبی روی صورت دختربچه هست نه جای زخمی صحنه بعد از اتفاق ... مادر چسب زخم رو از روی صورت دختربچه برمی داره