تا نیمه اول یه پام میگفت بریم یه پام میگفت بشینیم. خلاصه نشستیم و صبورى کردیم چه خوب کردیم، و چقدر دیر کردیم که اجراى آخرو دیدیم من و چشمهام، روانمو اشکهام...
خیلى وقت بود انقدر با دیدن یک اثر هنرى هر چند با کم و کاستى هاش، انقدر منقلب نشده بودم، وسط رورانس نشستم ادامه گریه مو توى اون شلوغى با خیال راااحت رفتم، حیف بود هق هقمو میخوردم مخصوصا بعد ازون یک ربع ده دقیقه جنون آمیز آخر.
با کسانى که کامنت مثبت گذاشته بودند و در عین حال از اوج و فرود و ایرادات ریز گفتن موافقم دیگه دوباره نویسى نمیکنم.
بیش از اندازه دوست داشتم❤️
حتى دلم نیومد به خاطر عالیتر شدنتون امتیاز کم کنم، ولى مبادا فکر کنید همینقدر کافى بود، نه! جاى کار براى بهتر
... دیدن ادامه ››
شدن بازیها و پخته شدن صداها یکى کمتر یکى بیشتر هنوز هست و چون جناب یارى خودشون با ریزبینى، ایرادات بازیگران و صحنه رو دیدن و بهشون واقفن، نیازى نمیبینم اینجا ایرادى بگیرم فرمودن تازه شب آخر بوده هر کار دلتون خواسته کردین، خوب کردین نوش جان ما.:))
باز هم با صداى بلند میگم بچه ها خسته نباشید و دستمریزاد🙏🏼👏🏻👏🏻👏🏻 من که سراپا کیف کردم و به اون حس و حالى که آرزوش رو دارم بعد از دیدن نمایشى بهش برسم، رسیدم و توش گم شدم و تازه پیدا شدم. اگر یک ماه هم تئاتر نبینم راضیم، میدونم تکرار این فوران احساساتم حالا حالاها میسر نخواهد شد.
امیدوارم آینده درخشانتون در یک بستر مناسب و پذیراى واقعى هنر ادامه پیدا کنه. حقتونه نتیجه تلاشهاتون رو به اندازه اش دریافت کنید.
امیدوارم آینده تئاتر این مملکت به دست اهلش بیفته، گاهى حس میکنم لبه پرتگاهیم خیلیها ولمون کردن و شماهایى که نمیبینیمتون و ازتون انتظار نداریم دارین نجاتمون میدین، تا کى؟ نمیدونم .
در ضمن سالن براتون خیلى کوچک بود حتما اندازه مولوى برعکس شرایط جانبى وحشى گرش خوب بوده. امیدوارم در یک سالن اندازه خودتون و در شان تماشاگر مجددا اجرا برید و بدرخشید💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫