دم همه عوامل این تئاتر گرم
1- 5 از 10. تماشای این تئاتر رو تنها در صورتی پشنهاد میکنم که هیچ برنامه خاصی برای بعدازظهرتون نداشته باشید.
2- بازی نقش اسب، گاو و خر را دوست داشتم. بازی صاحب مزرعه و گرگ دلچسب بنده نبود.
3- متوجه هستم در شرایط فعلی روی صحنه بردن نمایشی با همچین موضوعی میتونه چالشبرانگیز باشه. با این حال نظرات من نسبت به نمایشی هست که دیدم و اگر قرار هست چالش ها از کیفیت نمایش تا این حد کم کنه بهتر نبود موضوع دیگه ای برای نمایش
... دیدن ادامه ››
انتخاب بشه؟
4- موضوع نمایش در حد ادعا باقی میمونه. ادعا نکردن بهتر از اینه که دعا بکنیم و ناتوان در پیادهسازی باشیم. اصلی ترین نقطه ضعف نمایش همین بود که باعث شد کل نمایش برای من بره زیر سوال.
5-ژانر نمایش رو اعلام کردهاند کمدی سیاه ولی ما با کمدی سیاه طرف نیستیم. ما با یک ادعا طرفیم که عاجز از پرداخته شدنه به علاوه شوخیهایی از جنس تئاتر آزاد که به شکل کلاژ ناهمگون در کنار هم قرار گرفتن.
6- کامنتهایی که میگن نمایش حال و روز این روزهای ما رو به تصویر کشیده رو درک نمیکنم! در نمایش نیاز حیوانات برای اعتراض فشار جنسیه. گاو که چون در مزرعه کناری مادهای وجود نداره تمرکزش روی کتاب خواندنه. مزرعه وقتی دست حیوانات میاد دچار فساد بین خودشون میشوند. فریب وعده سرزمین رویایی گرگ که آزادی جنسی داره رو میخورن. در نهایت همه شون توسط گرگ کشته میشن.
پس نتیجه گیری نمایش این بود که حیوانات اشتباه کردن علیه مزرعه دار قیام کردن. درسته بهشون ظلم میشد ولی حداقل زنده بودن. حیوانات عادی مزرعه شعور اداره مزرعه رو ندارن و بهتره سرشون به کار خودشون باشه!
7- گاو به عنوان نماد نسل روشنفکر کلمات رو اشتباه ادا میکنه و به دم دست ترین شکل ممکن اون رو به عنوان نسل روشنفکر معرفی میکنند: کتابخوان. نه اینکه کتابخوان بودن با نسل روشنفکر در تضاد باشه ولی دم دست ترین انتخاب بود برای شخصیت پردازیاش. (از این دست مثال ها برای اینکه متوجه بشیم با متن قویای سر و کار نداریم زیاد هست)
7- شوخی هایی که از جنس تئاتر آزاد بود من رو خندوند ولی وقتی ادعای یک اثر انتقادی با ژانر کمدی سیاه رو داریم نمیتونیم همه بار کمدی نمایش رو بندازیم رو دوش اینگونه شوخیها. این شوخیها وصله ناجور نمایش بودن. چرا این حرف رو میزنم؟ چون اگه این شوخیها از نمایش حذف بشوند آیا خللی در روند قصه به وجود میاد؟ خیر. پس ما با شوخیای در دل داستان مواجه نبودیم. ما با شوخیهایی مواجه هستیم که صرفا نقش سیب زمینی سرخ کرده ترد و خوش مزهای رو دارند که کنار کباب کوبیده گذاشتن تا متوجه کیفیت بد کوبیده نشیم.
8- کاش این عزیزان این موضوع رو انتخاب نمیکردند. چون به نظر من اثر از لحاظ مفهومی نتیجه عکس داشته.
9- کاش کلا با یک تئاتر صرفا کمدی بدون ادعای انتقادی مواجه بودیم. در این صورت خیلی بیشتر از اینها از تئاتر لذت میبردم.
10- در انتها باز هم از همه عوامل مخصوصا آقای حنیف مظفری تشکر میکنم بابت زحمتی که کشیدن. بدیهیه که نظر من معطوف به اثره و قصد زیر سوال بردن مولیفن اثر رو ندارم.
11- من حیث المجموع اگر شما هم مثل من در کامنتها دنبال این هستید که برای خودتون و دوستانتون بلیط بگیرید تا این تئاتر رو ببینید توصیه میکنم دوستان سختگیر خودتان رو به تماشای این تئاتر نبرید.