کار نسبت به اجرای اول و دوم تغییر کرده و تجربه جدیدی رو ارائه میده. باید بگم دلم برا بابا اسی و بابا سعی تنگ شده و تو اجراهای قبلی خیلی باهاشون آشنا شده بودم و توقع چالش های عمیق تری رو داشتم، اما با دیدن یک پدر و پسر دیگه در مواجهه با هم اون هم شب اولشون باز سورپرایز شدم و همون موج قبلی رو تا حد زیادی دیدم:
- ۱ اعتماد به نفس اولیه پسر ، خجالت و ناتوانی پدر در درک موقعیت
-۲ اوج گرفتن پسر با همراه کردن مخاطبان و سکون پدر
-۳ خسته شدن پسر از پافشاری و قدرت گرفتن پدر به مرور زمان
-۴ هم قدم شدن پدر و پسر و قرار گرفتنشون روبروی کارگردان
-۵ متحد شدن نامحسوس پدر و پسر و شکل گیری موج محبت در موقعیت استرس زای روی صحنه
که این استرس به شکل جالبی از ابتدا باعث بیرون ریزی و گلایه کردن بدون قضاوت روبروی دو بازیگر میشه. (البته در پدر نامحسوس تر)
من فهمیدم
... دیدن ادامه ››
پدرها کلا جلوی جوان ها علاقه به گرفتن جمع در دست و شوخی کردن و ایجاد فضای فان دارند. تا الان فکر میکردم فقط پدر خودمه که اصلا اهل شوخی نیست ولی وقتی آب ببینه تبدیل میشه به یکی از شناگران المپیک، فهمیدم پدرها کلا بابت اشتباهات جوونیشون از دست خودشون عصبانی ان حتی اگر در موردش با بچه ها حرف نزنن. و بچه ها هم همه عمر بخاطر اون اشتباهات عصبانی ان ولی وقتی پدری رو به اعتراف میندازن نهایتا به اون آرامش و دل خنکی ای که میخوان نمی رسن و تازه میبینن توپ همچنان تو زمین خودشونه که دارن اشتباهات پدر رو به شکل آپدیت شده ادامه میدن :)
کار پپ تجربه خوبیه و در اجرای کنونی کمی از انسجام اثر کم شده که نمیدونم عامدانه هست یا نه. امیدوارم این سبک ادامه داشته باشه و مواجهه های جذاب تری رو هم ارائه بده.