“خوابیدن مثل گرگ” ؟
۱-بازی بازیگران تا آنجا که به توانائیهای فردی آنان مربوط میشود ، بسیار خوب ارائه شد ، بخصوص بازی بازیگر نقش ماریا و جک ، که درخور تحسین هستند .
رسالت هنر تئاتر دراین نمایش چه بود ؟
این اثر در این برهه از زمان و شرایط اجتماعی کنونی چه هدفی را دنبال میکرد ؟
از شروع نمایش ، حس بدبینی ، بی اعتمادی ، دروغ ، خیانت ، دزدی ، جنایت و… به بیننده القاء میشود ، آنهم بدبینی و بی اعتمادی به چه نهادی در جامعه امروز ایران !!! به مردم ، دوستان ، همسر ، همکار
... دیدن ادامه ››
و… !!!؟؟؟
در بعضی از صحنه ها ، تماشاگر تصور میکند مشغول تماشای یکی از کانالهای Gem tv و بخشی از سریالی ترکیه ای است .
کاش دست اندرکاران عزیز این نمایش ، فقط یکبار به محتوای شعر “گرگ درون” ( که قرابتی بلحاظ اسمی با این اثر دارد )زنده یاد مشیری توجه میکردند که این گرگ خیره سر قبل از اینکه بزرگ ، قوی و مسلط بر انسان شود باید ازبین برود ، نه اینکه کله گرگ را برای ترسانیدن چون نقاب بر سرخود بکشیم و صرفاً برای اینکه یکساعت عده ای را سرگرم کنیم ، اثری در این کلاس ارائه نماییم .
استفاده از بازیگرانی قوی در مضامینی سطحی و نخ نما همچون طلاکوبی کردن آفتابه است ، در صورتیکه در کارایی آفتابه تغییری ایجاد نخواهد شد ،
اینکه چرا بازیگرانی توانمند ، علیرغم آگاهی به ارزش های حرفه ای خود در نمایشی در این سطح حضور پیدا می کنند ، جای بسیار سخن است که در حوصله این تریبون نیست .
امیدوارم با اندیشه و احساس مسئولیت ، پاسخ مشتاقان دیدن تئاتر خوب را بدهید .
ارادتمند - هاویر