در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال امین افتخاری | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:07:54
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید

“خوابیدن مثل گرگ” ؟

۱-بازی بازیگران تا آنجا که به توانائیهای فردی آنان مربوط میشود ، بسیار خوب ارائه شد ، بخصوص بازی بازیگر نقش ماریا و جک ، که درخور تحسین هستند .
رسالت هنر تئاتر دراین نمایش چه بود ؟
این اثر در این برهه از زمان و شرایط اجتماعی کنونی چه هدفی را دنبال میکرد ؟
از شروع نمایش ، حس بدبینی ، بی اعتمادی ، دروغ ، خیانت ، دزدی ، جنایت و… به بیننده القاء میشود ، آنهم بدبینی و بی اعتمادی به چه نهادی در جامعه امروز ایران !!! به مردم ، دوستان ، همسر ، همکار ... دیدن ادامه ›› و… !!!؟؟؟
در بعضی از صحنه ها ، تماشاگر تصور میکند مشغول تماشای یکی از کانالهای Gem tv و بخشی از سریالی ترکیه ای است .
کاش دست اندرکاران عزیز این نمایش ، فقط یکبار به محتوای شعر “گرگ درون” ( که قرابتی بلحاظ اسمی با این اثر دارد )زنده یاد مشیری توجه میکردند که این گرگ خیره سر قبل از اینکه بزرگ ، قوی و مسلط بر انسان شود باید ازبین برود ، نه اینکه کله گرگ را برای ترسانیدن چون نقاب بر سرخود بکشیم و صرفاً برای اینکه یکساعت عده ای را سرگرم کنیم ، اثری در این کلاس ارائه نماییم .
استفاده از بازیگرانی قوی در مضامینی سطحی و نخ نما همچون طلاکوبی کردن آفتابه است ، در صورتیکه در کارایی آفتابه تغییری ایجاد نخواهد شد ،
اینکه چرا بازیگرانی توانمند ، علیرغم آگاهی به ارزش های حرفه ای خود در نمایشی در این سطح حضور پیدا می کنند ، جای بسیار سخن است که در حوصله این تریبون نیست .
امیدوارم با اندیشه و احساس مسئولیت ، پاسخ مشتاقان دیدن تئاتر خوب را بدهید .
ارادتمند - هاویر
سلام و احترام
ممنون از شما که به دیدن نمایش ما اومدین بزرگوار
حضورتون و توجهتون قابل احترامه .
و همیشه رضایت مطلقی تو هیچ چیز وجود نداره و شاکریم نمایش ما جزو کارهایی هست که مخاطبین اکثرا" رضایت رو داشتن و شکر بابت وجود شما و نقد هاتون امید به اینکه کارهای بعدی نواقص کمتری داشته باشه .امری بود شماره تماس بنده برای گفتگو بیشتر۰۹۳۵۶۰۷۷۰۹۲ از نظراتون بهره ببریم .کارگردان اثر فاطمه زمانی
۲۱ آبان ۱۴۰۲
من امشب این نمایش را دیدم ،درباره رساله هنری خب میشود گفت آگاهی اجتماعی از گروه های تبهکار، تشویق به انسجام ، انعکاس واقعیت های اجتماعی ( نباید وجود چنین گروه هایی را انکار کرد و نباید از مطرح کردن چنین ایده هایی فرار کرد که به دنبال رساله هنری برای توجیه آن باشیم) البته که این نمایش روابط همسو با خیانت و بی اعتمادی در این فرقه ها را نمایش میدهد . به نظر شجاعت نویسنده در مطرح کردن وقایع این نوع گروه ها قابل ستایش است.
لزوم اجرای این نمایش در دوره‌ای مانند امروزه، که با چالش‌ها و مسائل اجتماعی متنوعی روبرو است، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این نمایش می‌تواند به عنوان یک ابزار آموزشی و هنری و ایضا گوشزد و تلنگر به جامعه آسیب پذیر، نقش موثری در افزایش افکار و ارزش‌های اجتماعی ایفا کند.
واقعا نمی دانم نویسنده نظر دنبال چه چیزی بوده است که چنین نظری نوشته اند. اگر وقتتان آزاد است ، یه وقت اعلام کنید گپ بزنیم و بیشتر درباره آنچیزی که هر دوی ما دیدیم صحبت کنیم ، سپاس.
۲۳ آبان ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نقطه بیداری کجاست ؟
اجرای قوی ، از بازیگرانی خوب و کارگردانی باهوش و حرفه ای بویژه در بداهه سازی را به تمام عوامل نمایش بیداری تبریگ میگویم ، گرچه بدلیل شرایط و تبعیت از محدودیتهای اجتماعی ، نقاط ضعفی نیز مشاهده میشد ، اما ارزش دوباره دیدن را دارد ، خوشحالم که تمدید شد .
کشف نقطه بیداری ، ممکن است برای هر انسانی حادث شود ، نقطه ای که در آن گاه تنها از سر اتفاق ، یک انسان از خوابی سنگین بیدار میشود و تمام زندگی گذشته را وامی نهد ، دورش می اندازد ، بر همه ی افتخارات یا آنجه به دست آورده پشت پا میزند ، بی آبرویی را بجان میخرد و زندگی دیگری پیش میگیرد ، مبارز کهنسالی که ناگهان مبارزه اش را برخطا می بیند، زن یا مردی که ناگهان زندگی مشترک بیهوده اش را ترک می کند ، کارمند یا کاسبی که ناگهان احساس خلاء می کند و دیگر نمی تواند سر کارش برگردد ، ماموری که بناگاه متوجه میشود سالها به ظالم خدمت کرده است ، جستجو گری که به یکباره می فهمد سال ها به توهمی دل خوش داشته . . .
نقطه ی بیداری تنها ویژه افراد نیست ، ملت ها نیز ممکن است از سر اتفاق یا بعد از سالها عادت کشف اش کنند .
چه خون دلها و رنج ها و غفلت ها و شکست ها باید خورد و کشید ، چشید و مرتکب شد تا در لحظه ای از تاریخ در کسری از زمان ، در یک چشم بهم زدن ، به اندازه همه ی زندگی ، آگاه شد ، فهمید و برخاست ، توان و جسارت تغییر یافت ، گام برداشت و هر سر نوشتی را به جان خرید اما دیگر به جایگاه و مامن پیشین باز نگشت .