تئاتر بسیار شبیه زندگی است.
آرتور میلر
ماشین قرمز رنگ گیر کرده در گل، نمادی از جامعه بحرانی به بن بست رسیده و سه سخصیت داستان که نمادی از توده مردم این جامعه هستند. دو مرد نیرنگ باز و فرصت طلب و در ظاهر دوست به همراه دختری با چهره معصوم ولی ذاتی پلید.
پس از کش و قوس های فراوان و تلاش هر سه شخصیت برای غلبه بر دیگری و حفظ موقعیت خود، این همه هستند که ضرر کردند و این جامعه است که به نابودی سوق داده شد.
سه بازیگر داستان نشان از مردم فرودست و عام که بازیچه آن دیگری (شخصی ثروتمند و قدرتمند پست خط تلفن) یعنی نماد زر و زور، به زیبایی و سادگی وضعیت امروزی جامعه ایران را
... دیدن ادامه ››
نشان می دهند.
بداهه ها و لودگی های مهدی کوشکی به درستی فرهنگ کنونی را به نمایش می گذارد که در جامعه ای که به سوی دره سقوط می کند، مردمی هنوز در پی جک ساختن و مسخره کردن هستند.
پس از سه بار تماشای این تئاتر باشکوه، نهیب عظیمی سراسر وجودم را فرا گرفته است که مبادا سرنوشت جامعه ما همانند پایان این نمایش مسحور کننده به نافرجام ختم شود و شاید این بار زندگی بسیار شبیه تئاتر باشد.
و کاش هنرمندانی از جنس کوشکی ها، شرفی ها، بختیاری ها فزونی یابد و کاش نسل جدید الگوی خود را از جنس پروانه ها انتخاب کند تا امیدی باشد به رشد و توسعه این دشت بی فرهنگی.
سپاس از وجود و حضورتان