جالبه نمایش رو به دعوت دوستی دیدم از طلایه زهره وندی قبلا هم کار دیده بودم
اولین نقدی که همواره به کارهایی که کارگردان بازیگر اصلی کاره میشه کرد مشهودترین اتفاق بود
با اینکه اصرار به اجرای فانتزی و بازیگری در فضای فانتزی بود و نمیدونم چرا کامل در نیومده بود و سمت کمدی موقعیت و کتک کاری رفته بود تو چخوف شوخیهای سخیف و روابط عاشقانه ی بیجا دیده میشد ! تضاد شدید بی نمکی شوخیها تو چشم میزد و بازیها در حد وسط تیاتر رئال و فانتزی گیر کرده بود !
از خانم زهره وندی چنین ترکیب کمدی ای بعید میدونم مخاطبشونم و کتابها و مقالاتشون رو زیاد خوندم !احتمالا تنها شاهکار عملکرد کارگردان همین خنک بازیها و تغیرات فارسی سازی و بازاری سازی وسط چخوف بوده !
و این تنها توجیه برای نمایشیست که دراماتورژ و کارگردان هنری و مترجم و بازیگردان و طراح نورش یک نفره ! چون این سوال پیش میاد که با این همه تلاش کارگردانش دقیقا چیکار کرده؟!
صداهای اضافه ی کاراکتر مویسیکا !تمایل شدید به دیالوگ گویهای اضافه ی بازیگران دیگه ! دادهای بیجای دکتر ! یه نمایش کامل از خودنمایی و خود نشون دادن بازیگران روی صحنه بود که خیلی تو ذوق میزد !
و وای از بازی حیرت اور و وحشتزای بازیگر گروموف ! بیان ضعیف ! بدن ضعیف ! اکت ضعیف ! و لحن مشخصه
... دیدن ادامه ››
از کسی که متن رو نفهمیده!
کاراکتر بازیگر اسبق جالب بود و نسبتا تمیز در اومده بود ! خواننده و روستایی دوست داشتنی بودند
اناستازیا به شدت لوس بود و کاترین زیادی عشوه میومد ولی هر دو بازیگر قالب نقش رو خوب دریافت کرده بودند !
دکتر جوان بیانش سلیس بود ولی صداش ضعیف بود و لباسش هیچ تناسبی با اتفاقات نداشت و نفهمیدم چطوری با توجه به متن و زمان کار که قرن ۱۹ بود کاشت ناخن برای تمام بازیگران زن انجام شده بود ! یعنی یا جزو گریم بود یا چی؟! نمیدانستم در آن زمان پروتز و جراحی زیبایی این میزان رواج داشته است و این نشان از انتخاب بازیگر بد و نامناسب دارد!
گریمهای خلیجی چه ربطی به روسیه داشت رو هم درک نکردم !
دیدن یک لات قدیمی مثل بهروز وثوقی روی صحنه ی چخوف فاجعه ی بعدی اینکار بود !
و بدترین کار استفاده از یک اینفلوانسر اینستاگرامی درجه ۵ در نقش یک ترنس بود ! که رسما یک فاجعه ی تمام عیار روی صحنه ی چخوف محسوب میشد!
صداها اکثرا ضعیف بود و به داد زدنها هم اشاره کردم که آزار دهنده بود!
پوستر کار که داستان دیگریست ناهماهنگی و عدم انسجام مفهومی با اجرا و عدم هارمونی و زیبایی موج میزنه و من به سختی بخاطر رنگ بدش در شب روی دیوار شهرزاد دیدمش !
اینکه تهیه کننده های پول به دست سینمایی به تیاتر راه پیدا کنند اتفاق خوبیه
ولی به چه قیمتی رو نفهمیدم !
در کل با توجه به تعاریفی که شنیدم کار اول اکثر عوامل بوده پس قابل اغمازه !
همه تو کارنامه اشون کار خوب و بد دارن ! قطعا اینکار بدترین کار خانم زهره وندی هست!
خلاصه ببخشید خسته شدین !خوب و بد ! دیدیم دیگه !!!