در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال یاسمین مرزوق | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:29:44
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
فانتزی هوشمند آقای ملکی جو که در نگاه اول سطحی به نظر می رسد ولی در عین حال آدم را به ژرف کاوی خلاقانه نزدیک میکنه...مفاهیم در یک روند فیزیکی و با تاکید بر حرکات صورت و بدن بازیگران در ذهن مجسم میشن و تماشاگر تا به اکتشاف نزدیک میشه تلنگری اون را از اکتشاف باز میداره و فقط آدم به بازآفرینی دنیایی که خود او هم اتفاقا توش هست بسنده میکنه مثل صحنه ی ناکامی خانم لیلی رشیدی از پرواز که با لبخند مکرر ایشون همراه بود که انگار ارتباط ایشون را با واقعیت قطع میکرد ... درست اتفاقی که در دنیای امروز برای ما می افته و مارو به انسان هایی تبدیل کرده که خودمون را درون کادری افسانه ای قرار داده ایم ( یا حتی داده اند!) و به بقیه نشون داده میشیم...(نشستن ایشون در در اون قاب با بال هاشون این مفهوم را برای من تداعی کرد)

اشیا صحن و لباس که از هر کدام به عنوان نشانه ای بهره گرفته شده بود به بیان داستان کمک میکرد و همچنین صوت های انتزاعی نمایش که هرکدام باز هم تماشاگر را به رمزگشایی خاص خودش وا داشته بود... برای من مثلا ضرب آهنگ های متفاوت تکرار شونده ی پاها فضایی استبدادی و سخت گیرانه ای را تداعی میکرد و کل صحنه را به مصممترین جامعه بدل میکرد و البته در عین حال جامعه ای متوحش و بستوه آمده و مغموم...

در آخر به همه ی عوامل نمایش خسته نباشید و تبریک میگم و به نظرم نمایش بسیار عالی بود از خیلی جهات!
حتی جنبه هایی ناخاسته که باز هم ب تاثیر ... دیدن ادامه ›› داستان کمک میکرد مثلا عرقی ک از صورت آقای ناصر نصیر روی پیرهنشون میریخت.. و واقعا از دیدن نمایش از ابتدا تا انتها لذت بردم ... و نمایشی است که جای حرف و نقد بسیاری داره...


واقعا خسته نباشیدد و تبریککککککککککک

همه عالی بودید
چرا هیچ اطلاعاتی درباره این نمایش نیست؟
خلاصه؟ تم؟ سبک؟
زهرا مودتی، sahar* و محمود خواجه پور این را دوست دارند
سلام
من مریم سپهری، روابط عمومی این نمایش هستم.
نمایش «من آنتیگونه و دیگران» درباره‌ی دختری است که عاشق شخصیت «آنتیگونه»‌ی سوفکل است و بارهابه دیدن این نمایش رفته است. در یکی از شب‌ها که پدرش را با خود به تماشای این نمایش می‌برد، به طور تصادفی با بازیگر نقش آنتیگون رو‌به رو می‌شود و...
امیدوارم نمایش را ببینید و از آن لذت ببرید.
۰۵ خرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
موسیقی و اجرای زنده اش عالی بود و یکی از بهنرین قسمت های نمایش همین نوازندگی چلو...مخصوصا در صحنه ی چاقو زدن... طراحی صحنه و بازی اگزجره اشون را خیلی دوس داشتم.. و اون ویدیو آرت عالی بود... یکی از نمایشایی ک اگر شخصا جلو نمیرفتم و به بازیگرا تبریک نمیگفتم از خودم راضی نبودم..ولی متاسفانه فقط خانم ذبیحی را دیدم..
از همون لحظه ی اول جذب کار شدم خانم ها اقایان.. ما برای شما بازی خواهیم کرد با رعایت ادب نزاکت و...ما بازیگر هستیم میان ما و شما فاصله ای هست....
نمایش های اصلی را خوندم بعد از دیدن این کار.. و بیشتر از قبل از کار لذت بردم..
تبریک و منتظر کار های بعدیتونم...

امکان داره متن این نمایش را داشته باشم؟
jasmine_farhani@yahoo.com
رومینا خلج هدایتی این را خواند
niloofar.Lotus این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از همون اول ب عنوان نمایشی ک میدانستم سبکش رو نمیپسندم رفتم.. ولی پشیمان نشدم ...و کار رو دوس داشتم.. .. و صدا و لحن آرپی را.. اما خیلی بهتر از اینها میتوانست باشد.. اول نمایش حس کردم که آرپی شخصیت محبوبم خواهد بود اما هرچه پیش رفت این حس کمتر شد.. زمان اجرا به نظرم میشد کوتاه تر باشد مخصوصا با صندلی های نامناسب سالن!بازی کلاشینکف را دوس داشتم.. و اینکه بعضی تکرار ها بی دلیل مینمودند..و میشد خیلی خلاصه تر باشد یا حداقل مفاهیم دیگری هم گنجانده شود.. و یکبار در طول نمایش این جمله در نظرم آمد: خندیدن به چه قیمتی؟ بدن کلاشینکف و آرپی موقع صحنه آهسته ضرب و شتم عالی بود. موفق باشید..