در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال اسمان ارام | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 20:55:02
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سلام دوستان ساعت اجرا کیه؟؟ و اینکه قیمت بلیط 25 تومن هست؟
وحید هوبخت این را خواند
سلام
ساعت اجرا ۲۱ است و قیمت عادی بلیت هم ۲۵ هزار تومان است اما اگر امروز، ۲ تیر، بلیت بخرید شامل تخفیف پیش‌فروش می‌شوید و می‌توانید با قیمت ۲۰ هزار تومان بلیت را خریداری کنید.
نمایش از فردا شروع می‌شود و بلیت به قیمت عادی خود باز می گردد.
۰۲ تیر ۱۳۹۴
خانم سپهری عزیز ممنونم ازتون.. :))
۰۲ تیر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دوستان, کسانی که فیلم enemy 2013 رو دیدن خوشحال میشم نظرشونو راجع به این فیلم بگن به شخصه این فیلم خیلی منو درگیر کرد یکی از عجیبترین فیلمایی بود که تا بحال دیدم.!!
کیمیا TAV و مینا ابراهیمی این را خواندند
شما اولین نفری نیستین که یه همچین پستی درباره ی این فیلم میذاره! قبلن هم تلفات داشته این فیلم!
۱۸ شهریور ۱۳۹۳
اااااا نمی دونستم قبل از منم پست گذاشتن!!! چه جالب پس خیالم راحت شد مثل اینکه هر کس این فیلمو میبینه اینطوری میشه من خودم سه شبه پشت سر هم دارم این فیلمو میبینم!!!
۱۸ شهریور ۱۳۹۳
خیلی دوست دارم برداشت های مختلف کسانی که این فیلم رو دیدند، بشنوم.!!
۱۸ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این نمایش رو امشب دیدم و خیلی لذت بردم مایه های طنزی که توی کار اومده بود خیلی خوب بود قطعا اگر همین موضوع بدون هیچ طنزی نمایش داده میشد گریه اور بود طنز تلخی بود طنز خیلی تلخی بود... من هم مثل بقیه دوستان که نظر داده بودن واقعا نمیدونستم باید طرف شاریکوف باشم یا پروفسور... گاهی واقعا دلم برای شاریکوف می سوخت حتی بغض هم کردم اما گاهی هم میگفتم خب حق با پروفسوره چون اون سگی ک تبدیل به انسان شده بود، هیچ نشونه ای از انسانیت نداشت البته این اشتباه خود پروفسور بود... یکی از دیالوگهای زیبا جایی بود که پروفسور به شاریکوف گفت تو نتونستی انسان خوبی باشی اما شاید بتونی سگ خوبی باشی...!
در نهایت بگم که این نمایش رو حتما برید ببینید باز هم یه کار عالی دیگه از محمد یعقوبی که نیازی به گفتنش نیست و بازی معرکه نوید محمد زاده عزیز و حبیب رضایی نازنین و موسیقی واقعا عالی کار که یه حس عجیب و زیبایی داشت و البته همه بازیگران و دست اندرکاران عزیز نمایش. خسته نباشید به همشون و البته تشکر بابت احترامی که به تماشاگر میذارن و زحمتی که میکشن...
دل سگ. رو هم باید خوند، هم باید دید..
سلام. من هم دیشب این نمایش رو دیدم و یکم برام جای سوال بود که حال که شاریک به انسان تبدیل شده شاید حق زندگی دارد و باید این حق را به او بدهند، اما در نهایت سگ هیچ حد و مرزی از انسانیت را رعایت نمی کرد و برای رسیدن به خواسته های خود، به افکار و شعارهای انقلابی پناه می برد. در واقع احساس من این است که شاریک نشانه ای از یک انقلابی خشن و بی بندو بار است، انقلابی که نمونه هایش را در تاریخ فراوان دیده ام، خشن، بی منطق، که قطعا ظلم دیده است: بدنش جراحی شده، فلاکت کشیده، سگی ولگرد بوده و حال که به انسان تبدیل شده، از پست ترین انواع انسان است . اما این انسان که اکنون در پست ترین مرحله انسانیت بسر می برد، نمی تواند(یا نمی خواهد) که همراه با تمدن پله پله همه چیز را بیاموزد و با صبر و پشتکار جایی در اجتماع پیدا کند. بسیار پیش می آید که افراد انقلابی، دقیقاً شباهت فراوانی با شاریک پیدا می کنند. تنفر از ثروتمندان و قدرتمندان و تمنای نیازهای لذت زندگی بدون هیچ پیش شرطی. نویسنده ی این داستان قطعا از انقلابی ها خیلی بدش می آمده است :)
۱۷ مرداد ۱۳۹۳
نظر شما صددرصد درسته و شاریک در صورتی که در ماهیت اصلی خودش باقی بمونه شاید بتونه سگ خوبی باشه. اما، فراموش نکنیم که شاریک یک استعاره است از قشر بدبخت اجتماع که حالا پا به قلمرو ثروتمندان گذاشته است. جمله ی آخر(و به نظرم صحیح) شما رو اگر بخواهیم به معنای اصلی برگردونیم میشه: بدبخت های زیاده خواه، بهتر است در بدبختی خود بمانند تا اینکه سر راه ثروتمندان قرار گیرند و در این صورت می توانند در جایگاه واقعی خود قرار گرفته و موجودات خوبی باشند!!! یکم واقعیت تلخیه نه؟؟؟(بی رحمانه؟) 
۱۷ مرداد ۱۳۹۳
بله قطعا واقعیت خیلی تلخیه یعنی کلا این نمایش واقعیت های تلخ زیادی رو که در هر جامعه ای میتونه وجود داشته باشه نشون میده واسه همینم گفتم که اگر بصورت طنز نبود، قطعا خیلی گریه اور می شد...
۱۷ مرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من این نمایش رو دیدم و دوست داشتم از نقدهای فنی بگذریم چون کار من نیست اما این ارزو رو میکنم که روزی همه ی ادما تو دنیا اون جایگاهی که دوست دارن رو به دست بیارن و هیچکس هم تصور نکنه که جای کس دیگه ای گرفته شده.دلم گرفته دلم گرفته که این روزا سادگی نمی بینم همون سادگی ای که سهراب میگفت :"ساده باشیم چه در باجه یک بانک چه در زیر درخت.." دلگیرم که نمی بینم همه ادما بی نهایت واسه هم خوبی بخوان....
من منتظرم که این روز برسه و هیچ کدوم از انسایها از هم کینه به دل نداشته باشن و توهینی به هم نکنن.برای اقای جمشیدی درود میفرستم که گفت از هیچکس دلخور نیست و هم برای ایشون و هم برای همه کسانیکه که دوست دارن وارد عرصه تئاتر یا هر عرصه دیگه ای که علاقه دارن وارد بشن.ارزوی موفقیت میکنم...
اسمتون برازندتونه :)
۰۹ دی ۱۳۹۲
هستی خانم نیستید خیلی وقته؟
سارا هم نیست
همینطور آسمان آرام
۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۳
منم نبودم خیلی وقته الان اومدم بعد از مدت ها...
۱۴ مرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید