کمد پُرِ بی در و پیکر!
در فضای موجود جامعه که یأس و ناچاری ، گزینش بین بد و بدتر و گذرانِ زیست بی امید را باعث شده است ، انتخاب نمایشنامه دوستان
... دیدن ادامه ››
کُمُدی ( با عنوان اصلی Les amis du placard) کنشگرانه و قابل ستایش است.
زوجی با مشکلات درون خانوادگی عدیده با داشتن قدرت و توان مالی متوسط به دنبال تغییر زندگی کسالت بارشان، دوستانی را را به قصد وقت گذرانی می خرند لیکن جز عقده گشایی ، تأییدطلبیِ بی هنری شان ، خودکامگی و در نهایت نابودی دو انسان و نهایتاً تبادل آنها با مشتی ابزار تفننِ دیگر ، حاصلی بدست نمی آید.
ژولیت و گی از سرِ ناچاری، ناتوانی و عجز از میان گزینه های موجودِ خیابان خالی و سرد و کُمُدی در خانه ، کمدِ تنگ و باریک را برای ادامه زیست شان انتخاب می کنند. جایگاه کمد که محلی است برای نگهداری اشیاء و لوازم در زمان غیراستفاده ، از این انسانها ملعبه هایی پوچ و تهی از هویت و ابزاری صِرف برای آسایش و تفریح صاحبانشان می سازد. اثر تاحدی یادآور انیمیشن el empleo (استخدام) اثر سانتیاگو گراسوست. همان نگاه ابزاری به جهت برتری و سطه جویی بر انسانهای ضعیف ، وجود مستکبر از یک سو و مستضعف از سوی دیگر، نیز در اینجا دیده می شود.
ژولیت و گی نماینده مردان و زنانی اند تهیدست و در عین حال عامی که به حداقل و حقارت ته مانده غذایی و سرپناهی راضی شده ، پناهندگی به خارج و انقلاب چاره های دست نیافتنی آنهاست . حتی اقدامِ حذف و قتل صاحبان را نیز علی رغم دستیابی به امکان، موفق نشده به جایی نمی رسانند و در نهایت سرنوشتی جز فنا زیر دستگاه پِرس و فشار ندارند. جک و اودیل نیز یادآورِ حاکمانی اند که خود را صاحب مال و جان دیگران می پندارند. هر سازی میزنند ناکوک بوده و هر گربه رقصانی و حیلتی به کار میبرند که با تحقیر و تحمیق انسانهای تسخیریِ خود و گاهی یکدیگر ، به لذت و رضایتی مشمئز کننده دست یابند. شاید علامت ضربدر جایگاه ها (که تاحدی یادآور صلیب شکسته نازیسم است) نیز بر همین نگاهِ توتالیته تاکید دارد.
نمایش علی رغم سبک رمانتیسم و تا حدی سورئالِ نمایشنامه با بیان و فرمتی ناهمگون بازگو می شود و این دوگانگی نشان از عدم درک نمایشنامه بازنویسی کم رمق و انتقال ضعیف آن به بازیگران است. هرچند بازی صبا پویشمن تاحدی از این قاعده مستثنی بوده لیکن کلیت نمایش گرفتارِ بی فرمی است.
در خصوص استفاده از ابزارهای اجرا ، انتخاب لباس تاحدی قابل قبول است هرچند کاربرد صندلی سفری و کوله پشتی به صاحبخانه ها شکل مسافر می دهد. نمایش از تکنیکهای نورپردازی و موزیک (به جز در انتها) و دکور نیز بی بهره است.
غالب شدن زد و خورد و کتک کاری های مکرر در نمایش به نسبت سایر حرکات، نه تنها کمک چندانی به بیان اجرا نکرده که حتی با حذف بخشهایی از آن و همچنین سکوتهای طولانیِ ابتدایی، زمان نمایش نیز میتواند به زمان بهینه (حدود50 دقیقه ) کاهش می یابد. مشکل دیگر خروجهای بی دلیل بازیگران از درب منتهی به سالن انتظار است که باعث انقطاع مخاطب با صحنه و حواس پرتی از موضوع نمایش شده و ریتم کار را می اندازد.
نمایش "دوستان کمدی" اجرایی است ناقص از نمایشنامه ای قابل تأمل که به سبب اهمیت فحوای کلام با تمامِ مشکلاتش قابل تماشاست.