«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
اول بگم که طرح پوستر و جدیتش، از اونجایی که در حیطه تخصص و تحصیلات خودم بودم برام جالب بود و میتونم بگم یکی از دلایلم برای انتخاب تماشای اثر بود که بعد از مشاهده کار هم معناش و کدهاش برام قوت گرفت. وگرنه مهرگان رو برای تئاتر انتخاب نمیکردم.قبل اجرا ورود دادن، ما وارد سالن شدیم ولی توی راهرو باز نگهمون داشتن. فکر کردیم بخشی از اثره اما اینطور نبود. در مورد کار اما بنظرم این اجرا از سطح کارهای لوده و دلقک بازی که تو مهرگان اجرا میره خیلی بالاتر بود، نمیدونم گروه اجرایی چطور این ریسک رو پذیرفته بودن که چنین اجرای جدی رو در این سالن برن. جسارت این گروه برای شخص من ستودنی بود. چون اسم مهرگان اونطور که خود بچه های تئاتری میگن یاد اور کارهای ضد تئاتری، ضعیف و مسخره هست. که برای پر کردن سالن و خنده گرفتن دست به هر کاری میزنن. در مورد این کار اما نقطه قوت این اثر نمایشنامه اون هست و من شسته رفته بودن کار، قاب ها و پارادوکس هایی که ایجاد میکرد و توجه به جزییات رو دوست داشتم. نمایش انگار قاب عکس های قدیمی بودن که یک نفر از روشون روایت میکرد و همزمان به حرکت در میومدن. البته احتمالا خیلی آقایون خصوصا اونایی که روحیه مردسالارانه دارن یا کسایی که به جزئیات توجه چندانی ندارن و طبع هنری ندارن از این اجرا خوششون نیاد و دریافتی نداشته باشن. همونطور که دیدم خیلی ها هم به هوای یه اجرای کمدی اومده بودن و از کار خوششون نیومد. اما به نظر من متن جسور و روشنفکرانه ای بود. در نهایت اخر اجرا من دوست داشتم به جای تک تک صندلی هایی که خالی مونده بود دست بزنم.