در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مرتضی شکری | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:48:40
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
جاییکه قانون زیاد بشه فسادم زیاد میشه.

گفتم کسی اینجا نمیمیره.

همیشه استثنا وجود داره اینم استثنا بوده که مرده و گرنه ما اینجا سابقه ی مرگ و میر نداریم اینجا یا گم میشن یا قایم میشن.
ابتدا ایرادات نمایش رو میگم:
ایراد اول کم تجربگی بازیگران نمایش است اما با این وجود تمام تلاششان را برای اجرا کردند اما خب عدم تمرکز در برخی صحنه ها مشهود بود که باید اصلاح شود. ایراد دوم موسیقی در انتهای کار بهتر می تواند عمل کند و تمام شود در کل پایان کار می توانست بهتر شود. ایراد سوم نمایش نور پشت صحنه اذیت کننده بود که گاهی مخاطب را اذیت می کرد. ایراد بزرگ کارگردان نمایش انتخاب نابجای سالن اجرایی بود این نمایش مناسب سالن های عام اجرایی نیست و این اجرا کاملا متناسب با سالن های پلتفرم می باشد.
و حالا نکات مثبت:
اما باید یک تبریک ویژه به جسارت گروه اجرایی گفت که در این شرایط این متن را به صحنه بردند. کمتر گروهی دل و جرات این را دارد که به همچین موضوعاتی ورود کند. بر خلاف کلام سنگین و فسلفی و گاهی غلو آمیز متن کار پر از نکات و حروف سیاسی بود. بطور مثال صحنه خواندن روزنامه در حین مشورت کردن که بازیکر نماد قدرت (دیکتاتور) چنان خوب قبل از این صحنه سه فرد دیگر را به بازی میگرد که مخاطب می داند انتخاب حتی بدون شور کردن چیست! اما باز بازی می کنند تا نشان بدهدچگونه دیکتاتورها در صف اول هستن تا همراهی سایرین را با خود همراه کنند! اما چرا روزنامه! زیرا رسانه بازوی قدرت هست و افکار عمومی را قدرت ها از طریق رسانه کنترل می کنند که خیلی هوشمندانه در این نمایش کار گذاشته شده است. یا صحنه جذاب دیگر نمایش صحنه دعوا بر سر یک جنازه است که چقد این صحنه آشنا بنظر می رسد! ابتدا دیزی خوردن بازیگر بر روی صحنه که به مخاطب برای یک لحظه مکان می دهد و بعد این دیالوگ کار بی نظیر است "حالا فعلا برای عزیز ... دیدن ادامه ›› از دست رفته طلب آمرزش کنیم حالا بعدا راجب مسائل مهمتر حرف میزنیم"! نقطه قوت این نمایش متنی است که در عین پراکندگی و متعدد بودن دیالوگ ها گزافه گویی ندارد و حرف میزند حرفهایی که نمی توان به سادگی از کنارشان گذشت. در خصوص انتخاب لباس بنظرم انتخاب جذابی بود در ابتدا من را یاد مجاهدین خلق انداخت که شرایط چهار شخصیت نمایش و فضای کار هم به تفکرات آن ها نزدیک بود آدمهایی ب حرف های فلسفی اما سردرگم، گیج و بدون هدف مشخص و در انتها استیصال آن ها. اما انتخاب جذاب لباس کارگری در نمایشی که دیکتاتوری و برده داری را به تصویر می کشد و همراه کردن آن با پوتین برای سربازانی که نمی دانند برای چه و برای چه کسی می جنگند نیز این انتخاب را جذابتر کرد.
خسته نباشید گروه اجرایی جوان و اما جسور.
ممنون از شما
۰۳ اسفند ۱۳۹۸
سپاس از شما ❤❤❤
۰۳ اسفند ۱۳۹۸
سلام
خیلی ممنون بابت نظرات قابل تامل شما
۰۳ اسفند ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
لانچر نمایشی ساده آماده پر مغز و پخته نمایشی که به خوبی نشان می دهد هرچه انسان را گسنه تر نگه داری در هر مسئله ی حریص تر می شود. زیبا ترین بخش نمایش جایی بود که شایگان می گفت باید با دو تا دختر بری شمال و تنت به تن دو تا دختر بخوره این حقیقت محض جامعه ماست که نیاز جنسی یک اولویت نیست و تابو شده برامون و متاسفانه صدمات روحی و روانی و آُیب های اجتماعیی جدیی به بار آورده. اما ایراد اساسی این نمایش شاخ و برگ های بی دلیل اون هست مثلاً نیم ساعت پایانی کار و زد و خورد اون بی دلیل بود و هیچ چیزی رو به مخاطب ارائه نکرد بلکه ب زور خوراک به خورد مخاطب داد.
است کاری خارق العاده که به خوبی نشان می دهد که چطور یک جامعه ترسو بار می آید در طول نمایش بارها تابوهایی که بدون دلیل به ما در این سالها تحمیل کردند رو دیدم بغض کردم و دوباره دوباره دوباره و هزارباره خفه شدم و ملنگ تا خونه رفتم.
پویا فلاح، امیر مسعود، امیرمسعود فدائی، bahar و فرناز نوروزی این را خواندند
فصیح این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید