یادداشت شهرام اشرفی ابیانه درباره ی راننده ی چینی:
گونه ای فوت و فن کوزه گری که راه به معصومیتی کودکانه میبرد. درباره نمایش راننده چینی.
نمایش راننده چینی کاری از پریزاد سیف، نوشته ای از داریوش رعیت از آن دسته کارهای بی سر و صدا و نجیبی است که شاید در هیاهوی تئاترهای بازاری صدایش به گوش اهلش نرسد اما نمیتوان از آن به راحتی گذشت و فکر کرد تجربه ای است که خیلی زود فراموش میشود.
اولینش صداقت است که بن مایه کار است. متن با همین نجابت نوشته شده و دو بازیگرش به پشتوانه معصومیتی ، کم نظیر در صحنه تئاتر ایران، بدان عینیت داده اند.
دو بازیگر نمایش انگار راوی دو تک گویی اند که بر حسب اتفاق روبروی یکدیگر ادا میکنند. مهارت بازیگران در اجرای چنین حس و حالی است که باعث شده نمایش به دل بنشیند.
یک بازی کودکانه را شاهدیم در توصیف کابوسی که خواهد آمد. مکافاتی که نتیجه اعمال ما است. آنچه به صحنه و این درونمایه جان داده مدد گرفتن از نوعی معصومیت کودکانه است برای عینیت دادن همه ترس هایمان. ترس هایی که ما را به کنجکاوی وا میدارد و ایجاد دردسر میکند.
اگر نبود این معصومیت نادر در اجرای
... دیدن ادامه ››
دو بازیگر نمایش، کار میتوانست در حد یک پیام خلاقی سقوط کند. مرز باریک میان صداقت و ساده انگاری را پریزاد سیف و عوامل تولیدی نمایش راننده چینی چه با مهارت ستودنی پیموده اند. به این می ماند که به نمایش یک تردستی شگفت نشسته ایم. گونه ای فوت و فن کوزه گری که از چیزی ساده دست ساخته ای باشکوه خلق میکند. صد البته متن نمایشنامه نیز راه گریز به این معصومیت را برای دو بازیگر آن باز گذاشته.
نمایش راننده چینی این روزها چه بی سر و صدا در مجموعه تئاتر شهرزاد در حال اجرا است. کاش با مشارکت در این پدیده نادر انسانی- نمایشی حمایتگرش باشیم.