در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال احمد کیا | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:06:48
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
متنی که یک‌بار از دید فاکنر و یکبار از دید کامو روایت شده؛ این‌بار از دید چه کسی؟!...
مهمترین مسأله ای که از جمله موضوعات مهم و کلیدی برای خلق اثر محسوب می‌شود یافتن قلاب بین موضوع، سوژه و در نهایت ارتباط این قلاب به یقه‌ی مخاطب است که در سالن نمایش روزنامه نخواند یا احیانا اینستاگرام چک نکند و یا حتا خدایی نکرده خوابش نبرد!!!
مهمترین سوالی که لازمه جواب بدیم تا به این قلاب برسیم چیه؟!...
این سوالیه که لازمه از عوامل این نمایش بپرسم؟!...
واقعا نانسی چقدر برای مخاطب در سالن اهمیت داشت که مرگش دردآور یا تراژیک احساس شود؟!
جواب من، بعد از یک ساعت کنکاش «هیچ» بزرگی بود که با آن از سالن خارج شدم...
گویا کارگردان این اثر صرفا با تاکید بر کلمه «عدالت» انتظار داشته که انسان‌ها به این مسأله ... دیدن ادامه ›› اهمیت بدهند؟
شخصیت پردازی ها روزنامه‌ای، بازی‌های بازیگران به شدت ضعیف و متظاهرانه و مدپسند که هیچ حسی جز انتظار یک لحظه درخشان در تماشاگر باقی نمی‌گذارند، کارگردانی‌ای که از مهمترین عناصر موجود نتوانست بی‌اهمیت‌ترین چیزها را نیز هویت بخشد و در نهایت متنی که بدون هیچ تعاملی با فرهنگ یا جامعه‌ای مخاطب فقط خوانده شد ... بدون هیچ عمق یا حتا تلاشی برای رسیدن به عمق
آیا عدالت در ایران ۱۴۰۲ با آمریکا دهه پنجاه یا فرانسه دهه شصت یکسان است؟!....
ممنون از اینکه نظرتون درباره این نمایش رو با ما به اشتراک گذاشتید
۲۸ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به نام خدا
نمایشی ضعیف با کارگردانی نابلد و پیش‌پاافتاده که توانست توهین به شعور مخاطب را به عنوان یک حس زیبایی‌شناسانه ارائه دهد...
جدا ای تاسف داره‌‌‌....
جمله قصار بود!
۲۷ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
احمد کیا (samuraie)
درباره نمایش خمره i
چرا باید «خمره» را ببینیم؟.
چون با یک نمایش تمام عیار مواجه خواهیم شد:
کارگردانی بی‌نقص و استادانه و کلاسیک در استفاده از تمام ظرفیت‌ها (حتا شکل سالن نمایش)
بازی‌های قدرتمند و یکپارچه، که با تکیه بر این دو؛ تمام انرژی متمرکز در صحنه را دریافت و به یکباره بر کل فضا پخش می‌کند. این تجربه حسی مخاطب را فوق‌العاده غنا بخشیده و آنرا منحصر به فرد خواهد کرد.
انتخاب هوشمندانه متن که به مخاطب و جامعه‌ای امروزی‌اش مرتبط بوده و زنده است... به گونه‌ای که او را از ورای
اما...
پاسخ اصلی من به سوال ابتدای متن هیچکدام ... دیدن ادامه ›› از اینها نیست
فارغ از تمام این تحلیل‌های فرمی یا محتوایی، خمره را باید ببینیم تا بفهمیم چه بر سر تاتر ایران آمده که تبدیل به نمایش‌های پرطمطراق و پوشالی گردیده که هیچ معنایی را نه تولید می‌کند و نه بازنمایی...
خمره، ستاره‌ی درخشانی‌ست در این تاریکی که فن‌پیج‌ها و اینفلوینسرها، با جهالت و کپی‌کاری بر غلظت آن می‌افزایند و مسئولان تاتر کشور با کینه و مافیای قدرت‌شان راه ورود نفس تازه را بر آن بسته‌اند....
خمره، یک‌تنه می‌ایستد
حتا اگر می‌شکند
اما انسانیت را از درون خودش نجات می‌دهد..

دست‌ تک‌تک عزیزانی که این نمایش را کار کردند می‌بوسم
علی‌الخصوص مجید زارع‌زاده
که بی ادعا کمر به آموزش نسل آینده هنرمندان مستقل این کشور بسته است...

پایدار باشید..‌
دوست عزیز، بسیار ممنونم از این همه لطف و توجه شما به خمره.
سپاس از مهرتان. و توجه ویژه تان به خمره. ید دنیا ممنونم
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چه رنجی می کشد یک هنرمند در پس بوم و رنگ و تاریکی...
نمایشی نوستالژی در رثای ارزش هایی که دیگر ادراکی برآن نیست ...
شاید چیزی که این نمایش رو برای من غم انگیز، لذت بخش و ارزشمند می کنه فصل سوگواری و وداع با هنرمند بوده...
نمایش سرشار از نشانه هایی ست که مخاطب را به چالش می کشد ...
چالشی برای رسیدن به ادراکی نو در پس رنجی که زندگی ست بی هیچ معنایی...
نمایش بازنمایی رنجی ست مقدس، باستانی و خدایی... و حدیث نفسی دردناک و محزون ....
دیدن این نمایش رو به هنرمندان و عاشقان توصیه می کنم...
جوکر، آریان رضائی و پرندیس این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چه رنجی می کشد یک هنرمند در پس بوم و رنگ و تاریکی...
نمایشی نوستالژی در رثای ارزش هایی که دیگر ادراکی برآن نیست ...
شاید چیزی که این نمایش رو برای من غم انگیز، لذت بخش و ارزشمند می کنه فصل سوگواری و وداع با هنرمند بوده...
نمایش سرشار از نشانه هایی ست که مخاطب را به چالش می کشد ...
چالشی برای رسیدن به ادراکی نو در پس رنجی که زندگی ست بی هیچ معنایی...
نمایش بازنمایی رنجی ست مقدس، باستانی و خدایی... و حدیث نفسی دردناک و محزون ....
دیدن این نمایش رو به هنرمندان و عاشقان توصیه می کنم...
جوکر و آریان رضائی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید