در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال شاهین نصیری | درباره نمایش ایران استرالیا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:22:07
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نگاهی به «ایران - استرالیا» اثر سجاد افشاریان:

. . . با دیدن این اثر چه قدر دلم برای احساس آبی مرگ تنگ شد. اون متن هم پر بود از خرده قصه. پر بود از نماد و نشانه، اون جا هم موسیقی بود. اما از کارگردان «ایران استرالیا» میخوام یک بار فیلم هر دو کار رو پشت هم ببینه و قضاوت کنه که فاصله ی میان این دو از کجاست تا به کجا؟ ایران استرالیا نمایشی بود به شدت در هم و شلوغ، با شروع نسبتا خوب، روندی به شدت مغشوش و بدون هدف، و پایان بندی غیر قابل تحمل. امیدوارم همیشه کار های خوب سجاد افشاریان رو ببینم و باز هم لذت ببرم.

(متن کامل در لینک زیر)

http://nooshinslegacy.blogfa.com/post/2

شاهین جان
چه وبلاگ خوب و پرباری
تبریک می گم
۲۵ مرداد ۱۳۹۳
ممنون از شما که خوندید خانم پارسایی
۰۳ شهریور ۱۳۹۳
بسی فیض بردیم از این وبلاگ پر بار

ایام بکام و وبلاگ عالی مستدام
۰۴ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از دوران نا همگونی، از دوران انزوا، از دوران ناظر کبیر . . . سلام!

کسایی که 1984 رو خوانده باشند معنای این جملات را به خوبی درک می کنند. وینستون اسمیت، شخصیت اول این داستان در وزارت حقیقت کار می کرد. جایی که تصمیم گرفته می شد مردم چه خبری را بشنوند یا نشنوند. هر وقت نیاز بود آمار ها بالا می رفت تا بفهمیم چه قدر همه چیز خوب است، و هر جا لازم می بود خبری سوزانده می شد، یا یک فرد چنان از صحنه ی روزنامه ها و اخبار و مقالات و تصاویر محو می شد که وجود از اساس انکار می گردید! تو گویی فلان آدم هرگز به دنیا نیامده باشد.

دست بر قضا پولونیوس در «هملت» آرش دادگر هم از همین قماش بود. صحنه ی زیبایی از این نمایش را به یاد دارم. وقتی که پولونیوس به گورکن تکه کاغذی به اندازه ی یک ناخن داد و به او گفت: همین را می توانی چاپ کنی! بقایای روزنامه ی اصلاحات!

هیولا خوانی محمد یعقوبی هم بیانیه ی تندی است بر علیه سانسور. مردی که از خط زدن یک تفکر لذت می برد! سانسور چی به قول شاعر «عدوی نویسنده ... دیدن ادامه ›› نیست، انکار اوست»! می خواهد اساس تفکر او را از ریشه ساقط کند. خط زدن برای سانسور چی لذت بخش است. سانسورچی ذاتا به انکار تفکر برخاسته است.

پ.ن 1: پست خانم فرزانه محمدی از نظر ها پنهان شده. انتظار می رود در اسرع وقت این پست به سر جای خودش باز گردد. متن پست خانم محمدی تنها دو خط بود: تهیه کننده رو! تیوال! تهیه کننده از نوع لی لی پوتی!

پ.ن 2: دوستان همیاری یک تجدید نظر کلی در تعاریف خود در مورد مفهوم توهین، اهانت، آستانه ی تحمل، مدارا با مخالف، ادب و سایر شاخصه ها داشته باشند.

پ.ن 3: بحث و صحبت های خانم محمدی در زیر پستی که هم اینک پنهان شده مرا ترغیب کرد تا برگه ی نمایش «ننه دلاور بیرون پشت در» را از ابتدا تا انتها بخوانم. نمایش را ندیده بودم و در جریان جنگ و جدل های آن در تیوال هم نبودم. چیزی که به نظرم رسید این بود که نوشته ی خانم محمدی در مورد این نمایش احساس و برداشت شخصی ایشان بوده و نوشتنش کوچک ترین ایرادی نداشت. گرچه به هیچ وجه نوشته ایشان نقد و بررسی محسوب نمیشد و برای صحبت هایی که در مورد نمایش داشتند کوچک ترین دلیل و مصداقی ذکر نکردند اما به حکم تماشاگر بودن کاملا در نوشتن این مطالب محق هستند. رفتار جناب افشاریان و سایت تیوال هم در این زمینه قابل نقد و سوال بر انگیز بوده. حالا هم این بحث و جدل هم چنان ادامه دارد. رفتار شما مصداق بارز سانسور محسوب می شود. دوستان همیاری را به دیدن دقیق نمایش هیولا خوانی دعوت می کنم. شاید چهره ی خود را در پس بازی احمد ساعتچیان و علی سرابی دیدید!
جناب نصیری من هم پست خانم محمدی رو دیده بودم. در جریان نیستم که بعدش آیا کامنتهای توهین آمیزی رد و بدل شده بوده یا نه. اما حذف پست ایشون واقعا برام جای سئوال. به نظر من هیچ توهینی توی نوشته ایشون نبود که بخواد حذف بشه. به نظر من همیاری عزیز دیگه خیلی داره دست به عصا حرکت میکنه و نهایتا به جایی خواهد رسید که همون تکه کاغذی به اندازه ی یک ناخن هم برای انتشار باقی نخواهد ماند.
۲۳ تیر ۱۳۹۳
جالب است که تنها به حذف آن نظر هم اکتفا نشده، اصولاً به طور منظم صفحه تیوال این نمایش تحت اسپم عوامل برای بیان اینکه چقدر کارشان خوب است و باید دید قرار دارد طوری که به یاد دادزنهای جلوی مغازه‌ها در گذشته نزدیک افتادم!

نمی‌دانم بیشتر تقصیر تیوال است یا مدیراجرا و کارگردان این کار یا فقط فرهنگ خودمان است که اینجا بهتر داریم میبینیمش اما اصولاً نمایش را به آخر لیست نمایشهایی که قابل دیدن است جا به جا کنم بهتر است.. نمیتوان انتظار داشت کسی به صرف علاقه به هنر به دموکراسی هم علاقه داشته باشد بخصوص که اغلب برعکس آنرا شاهد هستیم.. خوشبختانه نمایشهای قابل دیدن دیگری هستند که در اولویت بیشتر به سراغشان میرویم.
۱۷ مرداد ۱۳۹۳
بیتا نجاتی (tina2677)
آقا احسان عزیز
متاسفانه در حذف نظرات مخالف و پررنگ شدن تبلیغات گروه اجرایی این نمایش هم گروه همیاری مقصر است هم گروه نمایشی.
جای بسی تاسف است که افرادی که داعیه هنرمند بودن در کشور ما دارند حتی تحمل نقد و نظر مخالف را نداشته و از سایتهایی چون تیوال صرفا برای تبلیغات برای کار خود و جذب تماشاچی استفاده می کنند.
۱۸ مرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یه اتفاق خوب دیگه: یه کار دیگه از سجاد افشاریان :) منتظرش خواهیم ماند
ماشاالله چقدر نویسنده داره این کار
۱۹ تیر ۱۳۹۳
سید حامد این کار حاصل یک کارگاهه چند ماهه است
۱۹ تیر ۱۳۹۳
ممنون از توضیحاتت علیرضا جان
۱۹ تیر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید