در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال شیلان نصیرزاده | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:15:09
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
برای من حوصله سربر و پر سر و صدا بود. هیچ ارتباطی بین موسیقی و نمایش نمیدیدم. هیچ روندی در تبدیل تازه وارد به سیئر وجود نداشت!! اصلا سر اون یکی سیئر چه بلایی اومد؟ سمعکی چی شد؟!
در کل پیشنهادش نمیدم.
خودمم دو بار اینکار رو دیدم که کامل متوجه بشم.
البته که نمایش نیاز به دقت زیادی داشت!
ولی من متوجه شدم که حتی در حد اولین بار دیدن هم به بعضی بخشهای کار توجه نکردید. مثلا سرنوشت سمعکی خیلی واضح بود! سمعکش دست کسی جا مونده بود پس نتونست با گروه برگرده. یعنی موقع خروج سمعکی رو دم در ندیدید و صدای داد زدن هاشو نشنیدید؟!
پس قطعا این مسئله که تازه وارد تو اکثر پارتها کنار ساعتی ایستاده بود و دخالت نمیکرد (هم‌گام با بقیه نبود) هم از دستتون در رفته، یا اینکه خیلی واضح «اون یکی سیئر» رو کشت، به دوش کشید و حتی آورد رو صحنه.
۲۹ شهریور
مایا اسماعیلی
خودمم دو بار اینکار رو دیدم که کامل متوجه بشم. البته که نمایش نیاز به دقت زیادی داشت! ولی من متوجه شدم که حتی در حد اولین بار دیدن هم به بعضی بخشهای کار توجه نکردید. مثلا سرنوشت سمعکی خیلی ...
سمعکی پشت بقیه اومد داخل ولی برگشت، پس کل راه باهاشون بوده و فقط همون دم در نتونست راه درستو پیدا کنه؟
تازه وارد چه جوری تونست سیئر رو بکشه؟؟ سیئر بینا بود و تنها هم نبود و اتاقش فرق میکرد و کل مدت اینارو زیر نظر داشت. به نظرتون باگ نیست واقعا؟ تازه وارد به جای اینکه دنبال رهایی باشه یه روزه تصمیم گرفت سیئر بشه؟ در کمتر از 24 ساعت؟!!
۲۹ شهریور
حسین فردوسی
یک دیالوگ شاهکار داشتیم داخل نمایش میگفت : کور آن نیست که نمی بیند کور نمیخواهد ببیند . اونجا رو دیدید؟ یا اون هم واضح نبود؟
البته اونجا رو شنیدم! نیاز به دیدن نداشت.
و حتی جمله ی نو و واویی نبود.
۲۹ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از ترکیب خشم و کمدی بسیار لذت بردم. نمایشنامه و پایان بندیشو خیلی دوست داشتم. همه ی عوامل عالی.
نمایش همه چیزش خوب بود، طراحی صحنه، کارگردانی، بازی ها، نمایشنامه....اما من حقیقتش متوجه نشدم چرا این نمایشنامه الان باید بره روی پرده. حس میکنم تاریخ مصرفش گذشته و کاش این تیم حرفه ای رو در اجرای دیگه ای میدیدم.
بازی‌ها فوق‌العاده! بازیگرا لحظه‌ای از حس و حال نقش بیرون نمیومدن. دیالوگ‌ها عالی! طراحی لباس و صحنه عالی! حقیقتا به یاد ماندنی. خیلی لذت بردم. شباهت‌های زیادی بین این نمایش و نمایش فین جین حس کردم نمی‌دونم کارگردان و نویسنده واقعاً ایده و الهام از اون نمایش گرفته بودن یا نه.
نمایشی متفاوت و به یادموندنی.
هلیا حسینی و امیر مسعود این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دوبار به تماشای این کار نشستم و فوق‌العاده بود. مشخص بود چقدر برای اینکار زحمت کشیده شده بود و خسته نباشید به تمام عوامل. اینکه پایان داستان هم کمدی نبود رو بسیار دوست داشتم. از شیوه روایت داستان و رساندن هدف کار لذت بردم. بازی خانم پورجمشید فوق‌العاده بود البته که دیگر بازیگران هم معرکه بودند.
هلیا حسینی و امیر مسعود این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بازی‌ها فوق‌العاده، طراحی صحنه عالی! با اینکه خیلی متوجه معنای داستان و پایانش نشدم اما کل تایم لذت بردم.
باورم نمیشه انقدر این تئاتر بود! حرکات الکی و نمایشی روی صحنه، دیالوگ‌های سطحی، نتیجه‌گیری‌های سطحی‌تر! یه قسمت از نمایش رسماً از روی متن‌هایی که تو دوره وایبر بین مردم جابه‌جا میشد برداشته شده بود! فقط بازی سگ هیتلر و تا حدودی خود هیتلر باعث شد رو خودم کار کنم که از سالن نیام بیرون! حتی بازی ارتش هیتلر از برخی بازیگرای اصلی بهتر بود. خسته نباشید بهشون.
واقعا همینطور بود، چی بود این دیالوگای کلیشه ای و تکراری، انگار فقط سعی بر این بود ک تا خرتناق کار پر باشه از دیالوگ، فقط اون اپرا ارزش داشت و ولاغیر
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید