در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال سهیل سهیلی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 13:01:41
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
این نمایش اقتباس مناسبی از داستان کوتاه - و نه نمایشنامه - «بانو با سگ ملوس» اثر آنتون چخوف است که به گفته‌ی ولادیمیر ناباکوف از بهترین اثار کوتاه داستانی تاریخ‌ادبیات می‌باشد، استفاده‌ی نویسنده از درون مایه‌هائی مانند عشق، نارضایتی از زندگی و روزمرگی، وفاداری/خیانت یا انزوا باعث شده است تا گمانه‌زنی‌ها درمورد ارتباط خط داستانی با زندگی شخصی نویسنده و ازدواج او با یک هنرپیشه در سال ۱۹۰۱ بدل به اطمینان شود. لایه‌ی درونی داستان، مانند بسیار دیگر از نوشته‌های چخوف - حاوی اطلاعات غنی روان‌شناسانه می‌باشد که نیازمند اجرای ظریف آنها در نمایش است؛ عاملی که با وفاداری نسبی نمایش به متن به دست آمده و بیننده قادر به درک ملموس شرایط و حالات روحی بازیگران است. خطاب قرار دادن بینندگان، اجرای زنده‌ی موسیقی و تولید محتوای صوتی در خلال نمایش (به طور خاص حس آرامشی که با نواخته شدن آکورد گیتار با فاصله‌ی ۷‌ از ابتدای نمایش به گوش می‌رسید) و رایحه‌ی چوب تراشیده شده‌ای که در سالن تازه تاسیس به مشام می‌رسید باعث حس‌آمیزی و ایجاد تجربه‌ی به واقع جدیدی برای بیننده شده بود. شاید بخش‌های مختصری از روایت در ترجمه کمرنگ شده‌باشد و یا بازی نقش دوم در همه‌ی قسمت‌ها از همه‌ی پتانسیل‌های خود در نمایش استفاده نکرده بود که البته شاید به دلیل پیشگیری از مبالغه یا حتی یک‌دست شدن نقش قابل توجیه باشد.
کم‌گوئی، اشاره‌، نقل‌قول در گفتار - تعادل بین سکوت و صدا، تاریکی و نور - حرکات‌فرم بازیگران و حضور کارگردان در بعضی از صحنه‌ها همگی از دلایل موفقیت این نمایش هستند. با‌توجه به طراحی صدای بسیار نزدیک به سلیقه‌ی شخصی‌ام و ایجاد تجربه‌ی صوتی-بصری دلپذیر، از آرش‌مبرز عزیز نهایت تشکر را دارم.
لیلى شجاعى و مجتبی مهدی زاده این را خواندند
بیتا نجاتی و رومینا خلج هدایتی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با تشکر از کارگردان، عوامل و بازیگران نمایش گنجفه، پس از دیدن این نمایش از نحوه‌ی بازتاب وقایع‌تاریخی، ارزش‌ها و هنجارهای اخلاقی-فرهنگی مردمان کشورمان در دوره‌ی جنگ‌جهانی و همچنین به تصویر کشیدن زندگی اعیانی-رعیتی و استفاده از نوعی رویکرد پسا‌استعماری در نگارش آن نهایت لذت را بردم. در ابتدا و پیش از حضور به عنوان تماشاچی، با سرک کشیدن در نظرات کاربران در همین صفحه که راجع به پی‌رنگ نمایش نوشته شده بودند به یاد درون‌مایه‌‌های اصلی داستان «سقوط خانه‌ی آشر» نوشته‌ی ادگار آلن‌پو افتادم که حول محور افول زندگی اشرافی می‌چرخید، البته پس از نمایش متوجه تفاوت فراوان آنها شدم. از نظر بنده نقاط قوت این نمایش استفاده از گویش‌های محلی و صدالبته موسیقی سنتی و «آواز» در آن به عنوان مؤلفه‌ای کارساز در القای حسی درخور با هر صحنه بود.