«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
من سری قبلی نمایش رو دیدم . و کار رو دوست داشتم جز یک چیز اساسی . که خداروشکر در این دوره از اجرا شاهد تغییر و اصلاحش هستم . تبریک !
از ابتدا وقتی وارد سالن میشوی عکس مادر و صدای غالب بر سالن تورا وارد فضای خودش میکند و از همان دقایق ابتدا پیش از آنکه حتی نمایش شروع شود و تمشااگران دنبال جایشان میگردند تو میشیینی و به قفسه ها نگاه میکنی . نگاه میکنی و هر باز چیز جدیدی را کشف میکنی . و این هم لذت بخش است و هم در راستای کار .
باید به علی شادمان تبریگ بگویم . علی واقعا میداند چکار دارد میکند و به شدت بازیگر باهوشی ست . در کسری از ثانیه تورا میخنداند و بعد وقتی در عمق چشمانش نگاه میکنی گریه ات میگیرد . نادر فلاح عزیزم که همیشه فوق العاده بوده هست و خواهد بود . چنان نفش را برای خود میکند که تو واقعا یادت میرود این آدم نادر فلاح است !
تینو صالحی هم مرا واقعا تحت تاثیر قرار داد و خوشحالم که انقدر بازیگر تیز بین و دقیقی ست . از خسرو احمدی عزیز هم باید تشکر کرد برای حضور خوبش ...
و حالا میرسیم به هستی مهدوی ... من بدون هیچ گاردی و با این دید که تاتر مال کسی نیست و هرکسی حق دارد تاتر کار کند وارد سالن شدم . بازی هستی مهدوی به قدری من را ناراحت کرد که فقط به یک سوال رسیدم : چرا ؟! کاری که بازیگران درست خودش را دارد و کار خوبی ست و قطعا هم میفروشد چر باید برای ان نقش که خیلی کار ها میشد با آن کرد هستی مهدوی را بیاورند . تپق های خیلی زیااااد که از فضا پرتابت میکرد به بیرون . بازی مصنوعی . دیالوگ گویی مصنوعی .بازیگر در صحنه بود و خود به تیکه های خنده دار کار میخندید ! بار ها دیدیم که صورتش را میان دستش گرفت به انتهای صحنه رفت و خندید ...
در انتها یاد این جمله افتادم : باشد که صحنه همچون طناب بند بازان به افراد نالایق
جرات راه رفتن بر روی خود را ندهد.
"گوته"
خسته نباشید به همه ی گروه
عااالی بود همگی خسته نباشین.