با سلام و آرزوی بهروزی
در وادی تماشا، بچه ارباب، افتتاحیه ی سال تازه برای حقیر بود.
بخت بلندم یار بود و در بحبوحه ی اجرا، سعادت هم شانگی با خاندان معزز عوض زاده، نصیبم گشت.
خانواده ای به غایت مهر پو و شریف.
در همکلامی با استاد حمید عوض زاده، پدر فهیم و فرزانه وش سرکار خانم شقایق عوض زاده،، مشخص گردید که نویسنده و کارکردان نازنین این نمایش، گنج از رنج خویش اندوخته و با حمیت و غیرتی خود ساخته گام در وادی توکل نهاده و راهوار پهندشت دلکش هنر گردیده اند.
شقایق عوض زاده، انبان داشته را از اشتیاق و ذوق و شور جوانی و مطالعه و انگیزه انباشته و دست توکل را در دامن اراده اویخته تا در بازتاب جاودان مانای هنر این سرزمین، به قدر وسع، نقشبندان طرحی تازه گردد.
پر مسلم است که این نونهال تازه رو،، صلابت درختان کهنسال چمن را ندارد.
آنچه که این شاخه
... دیدن ادامه ››
ی خوش رنگ و بوی نو رسته را به سروری بالا بلند بدل می سازد، کسب تجربت در لفافه ی خلق اثر با پشتوانه ی مطالعه و تلمذ و حمایت و نقد است.
و در این میان حمایت و نقد، از جایگاهی مبرز برخوردار هستند.
همین که دختر خانم نوجوانی، به تنهایی مسیری صعب را در نوردیده و رخش هدف را از هفت خان رستم آسای مشکلات و موانع گونه گون عبور داد و موفق به اجرای نمایش نوشته ی خویش گردیده، جای تحسین و تشویق دارد.
حال هنگامه ی آن است که مخاطب دلسوز تئاتر نیز، یک گام پیش نهاده و به جای ترک سالن و فسردگی کلام، قلم را آب داده و بدون تعارف، و در غایت احترام، سیاهه نوشته و ردای نقد را بر قامت این اثر موزون سازد.
بی تردید هر نویسنده و کارگردانی که در پی بر کشیدن سطح زانایی و زایایی خویش است، این فرصت را غنیمت دانسته و آغوش پذیرش را بر نقد و پیشنهاد و مشاوره گشوده و در برابر تمامی منتقدان آگاه و دلسوز، کرنش نموده و سر تعظیم فرود می آورد.
شایسته است که مخاطبان فرهیخته ای که نقدی را بر کار وارد می دانند ( چه اینکه وارد هم هست)، در تعاملی دو سویه با کارگردان کار، نظرات را مطرح کرده و در گعده ای تخصصی به طور جد به این امر بپردازند.
سعادت و بهروزی مخاطبان و دلسوزان تئاتر و خاندان جلیله ی عوض زاده، خاصه سرکار خانم شقایق عوض زاده را از آستانه ی مهرآجین خداوندگاری، مسئلت می نمایم.
محسن رفیعی