در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | کیارش درباره نمایش فقط به خاطر من: اعترافات یک ذهن نه چندان خطرناک نقد و بررسی نمایش فقط به خاطر من نوی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:25:53
اعترافات یک ذهن نه چندان خطرناک
نقد و بررسی نمایش فقط به خاطر من
نویسنده و کارگردان: چیستا یثربی
امتیاز: 6.5 از 10
(قسمت اول)

مقدمه

علم روانشناسی به عنوان یک پدیده نوظهور که رویکرد علمی بدان چیزی حدود 100 سال است که آغاز شده، علاقه مندان خاص خودش را دارد. استفاده ... دیدن ادامه ›› از این پدیده در ادبیات و هنرهای نمایشی مستلزم رعایت حفظ نکات و نشانه های علمی آن است.
تنها سبکی که در اصول خودش رعایت روال علمی روانکاوی را قرار داده سوررئالیسم است. قرارگرفتن یک اثر در حوزه سوررئالیسم شاید به همین سادگی باشد اما ارزشگذاری آثار سوررئال مستلزم دانش روانشناسی است و کشف واقعیات اثر تنها از یک روانشناس برمی آید. بنابراین هیچگاه یک منتقد تئاتر یا سینما نمیتواند به درستی از حقایق آثار سوررئالی که به بحث روانشناسی میپردازند پرده بردارد مگر با چندین و چند بار دیدن و مقایسه با آثار دیگر و مطالعه در حوزه روانشناسی. برهمین اساس نقد حاضر تلاش دارد خودش را از تحلیل محتوایی دور و به فرم و اجرا بپردازد.
"فقط به خاطر من" یک تئاتر معمولی در سبک خودش است. اما خارج از آن یک اثر دیدنی است. در زمانه ای که همه چیز در درام های کلاسیک و دم دستی خلاصه میشود شجاعت نویسنده در دست زدن به یک سبک مدرن قابل ستایش است.

نقاط قوت فرم نمایشنامه

نمایشنامه در سبک خودش از عناصر مهمی پیروی میکند. یکی از این عناصر جریان سیال ذهنی است که با پیچیدگی های فرمال ترکیب شده است. یکی از این پیچیدگی ها خارج شدن از روال همیشگی تک گویی در جریان سیال ذهن است. اگر کاراکتر مادر از ابتدا در تخیلات خود به سر میبرده و تمام کاراکترهای دیگر (رفتگر،پلیس و دکتر) ساخته و پرداخته ذهنش باشند پس تمام دیالوگ هایی که از زبان این کاراکترها عنوان میشود نیز در اصل ساخته ذهن مادر هستند و متعلق به او. پس به عنوان نخستین خصیصه میتوان گفت در این اثر جریان سیال ذهن از تک گویی به دیالوگ گویی و گفتگو تبدیل شده است.
دیگر ویژگی مهمی که نمایشنامه در سبک خودش پیرو آن است استفاده از نمادگرایی یا سمبولیسم است. تمامی کاراکترهای ساخته ذهن مادر یک سمبول به شمار میروند. رفتگری که دانشجوی علوم سیاسی است، پلیس و دکتر در ذهن مادر هرکدام نماد یک صفت از داماد او به عنوان یک واقعیت خارجی است. حتی زباله ها، کلیدی که درب خانه را باز میکند، خود خانه و عناصر دیگر موجود تماما دارای نماد هستند.
رویکرد علمی نسبت به روانکاوی در یک قسمت خودش را به وضوح نشان میدهد و با کمترین دانش از این علم هم قابل دریافت است. در اواسط ماجرا مادر به وضوح هیپنوتیزم میشود و ماجرای عشق و باردار شدش را عنوان میکند.
از دیگر نقاط قوت نمایشنامه خلق یک ضمیر نیمه هوشیار است. شخصیت اصلی داستان بین توهمات، خاطرات و واقعیت سیر میکند و این سیر یک خط منظم و مشخص ندارد. درهم ریختگی این سیر حرکت بیشتر اثر را به فرم سوررئال نزدیک میکند.
نداشتن خط سیر زمانی و چند مکانی نیز از دیگر مشخصه های سوررئالیستی بارز این اثر است. همچنین یک اثر سوررئال پیام ندارد و این اثر نیز در کلیت خود بدون پیام است.

نقاط ضعف فرم نمایشنامه

تنها نقطه ضعفی که در برخی قسمتها مشاهده میشود خارج شدن از تخیل به عنوان مهمترین مشخصه سوررئالیسم است و گویی منطق و استدلال وارد ماجرا میشود. خصوصا دفاعیات مادر در مقابل پلیس یک سیر منطقی به خود میگیرد و پاسخ های استدلالی به استنطاقات پلیس داده میشود. شاید اگر در همین بخش همین پاسخها شاعرانه و شعرگونه بیان میشد و در عوض استنطاقات به صورت اغراق آمیز خشک و جدی میبود به سوررئالیسم نزدیکتر بود.

(ادامه دارد)
کیارش جان بسیار خوشحالم که درباره نمایش نوشتی...همیشه از دانش وسیع و ریزبینی و نگاه مداقه گرت لذت می برم.. نکته هایت به خصوص در باب تبدیل تک گویی به دیالوگ گویی در این جریان سیال ذهن جالب بود... ممنون
۲۴ فروردین ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید