در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سیاوش حیدری درباره نمایش شینیون: آنتیگونه ام! مقاومت میبرم یادداشتی پیرامون شینیون رفیق نصرتی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 17:35:34
آنتیگونه ام! مقاومت میبرم
یادداشتی پیرامون شینیون


رفیق نصرتی

شینیون به ظاهر در یک زمان و مکان نامعلوم می‌گذرد اما با اتصالات بسیار ظریفی به زمان و مکان معاصر خودش گره می‌خورد. این اتصالات با عینیت زیست جهان ما و فاصله اش با مناسبات اقتصاد سیاسی فاصله بسیار تیزهوشانه‌ای است. جهانی که می‌سازد به شکل خلاقانه ای میان امر واقعی و نوعی انتزاع بورلسک بندبازی میکند و وضعیت خود را همچون جزیی از یک شکل فراکتال جا می‌اندازد که در آن جهان واقعی همان کلی است که نظم خود را در این جهان خرد بازتولید می‌کند.
تفاوت‌های ... دیدن ادامه ›› بسیار ظریفی شینیون را از انبوه آثاری که با برساختن زمان-مکان ی انتزاعی به نوعی تمثیل فروکاسته می‌شوند جدا می‌کند. شینیون اتصالاتش با امر عینی را چه در ساحت تکنیکی چه در ساحت اخلاقی به شکل متفاوتی از آنچه رسم تپاتر ما شده است میسازد. در ساحت اخلاقی آنچه شینیون از آن پرهیز می‌کند تن دادن به روال وقیحانه سیاست زدایی از مسایل اجتماعی با شوخی و لودگی است. شینیون می‌داند امر اخلاقی از خلال امر سیاسی معنا پیدا میکند و میداند خندان تماشاچی با چیزی خارج از فرم اثر و تن دادن به غلبه روزافزون نظام بازار در تاتر با همان چیزی که ادعایش را دارد منافات دارد. این امر اخلاقی را شینیون با یک فهم تکنیکی گره می‌زند. شینیون برخلاف ظاهر تمثیلی اش به هیچ وجه تمثیلی نیست چراکه جهان اش را نه از طریق نظمی استعاری بلکه با نوعی مجاز مرسل به جهان عینی ما متصل میسازد. در شینیون این وضعیت این آدمها استعاره یا تمثیلی از جهان ما نیستند. در واقع رابطه این دالها با دالهای نظام نمادین جهان عینی نه از نوع جانشینی که بر اساس نظم همنشینی صورتبندی شده اند. در واقع صحنه شینیون نه تمثیلی از جهان ما که همانگونه که هست جزیی از جهان ماست و این رابطه با جهان عینی شینیون را ستیهنده تر از نمونه های مشابه اش میکند. در نمونه های مشابه شینیون نبود این بینش ظریف تکنیکی و اخلاقی آنها را به آثاری خنثی و بی خطر بدل میکند که تنها در نهایت با تابلویی شعاری میتوانند ادعا کنند حرف مهمی زده اند ادعایی که معمولاْ تنها نزد گروه اجرایی اعتبار دارد نه تماشاچی.
جزییاتی میتوانست به اتصالات شینیون ظرافت بیشتری ببخشند مانند دستمال گردنی برای «موهایش بلًند» لاکی روی ناخن های چند انگشت « موهایش آبی» یا نیم بوتی حتا یک لنگه شاید! به پای « موهایش خرمایی» و پاپیونی برای «موهایش سفید». و البته جزییات دیگری در صدا و نور. شینیون ایرادی که دارد در همین جزییات است که البته ایراد اساسی تاتر امروز ما هست در تاتر امروز ما نور-صدا-و تا حدودی طراحی صحنه همچنان بخش‌هایی از اجرا هستند که صرفاْ همچون اموری تکنیکی به آنها نگریسته میشود نه بخشی از کلیتی خلاقانه که قرار است هم به تنهایی هم در کنار سایر عوامل صحنه به جهان برساخته اثر کمک کنند. دلیلم برای این ادعا اهمیت ناچیزی است که هنرمندان فعال در این زمینه ها به امور نظری و مطالعه نظریه به طور عام و نظریه های هنری به طور خاص دارند. این کم بها دادن به امر نظری این هنرمندان را به تکنسینهایی فرومی‌کاهد. شینیون طراحی صحنه و نور خوبی ندارد. و مساله این است اتفاقاْ شینیون برای بهتر شدن نه نیازی دارد متن را تغییر دهد چون متن بسیار خوبی دارد و جز بازنویسی های جزیی کاری ندارد. نه نیازی به کارگردانی عجیبتری دارد چون کارگردان تیزهوشانه فهمیده برای اجرای این متن نیازی به اعوجاج ندارد نه نیازی به بازیگرهای نامی‌تر یا چهره تر چون اولاْ به احتمال زیاد بازیگر چهره بعید بتواند شینیون را بفهمد اگر هم بفهمد بهتر از همینهایی که هستند بازی نمیکند.
شینیون از ایده های ظریف و تیزهوشانه است اما مثل حیف که در حدی که لایق این فهم و بینش است به خودش در جزییات سخت نگرفته است. انشتین هم همینطور بود با همه تیزهوشی خیلی به جزییات لباس مدل مو و شانه کردن سبیلش اهمیت نمیداد. انشتین لازم نبود شینیون کند اما شینیون لازم بود انشتین وجودش را بیشتر بیاراید.
یک بازی اختراعی در شینیون هست عمق هوش بچه های شینیون را میرساند. بازی « من کشتی ام قاچاق میبرم» « من قطارم سیگار میبرم» ...موهایش سفید که در این بازی دارد میبازد چون همه وسیله ها و محمولها پیشتر گفته شده میگوید « من ادیپم مامان میبرم». شینیون خوب فهمیده است به عنوان تاتر چه باشد و چه ببرد. شینیون آنتیگونه است ظریف « مقاومت در برابر نظم موجود» میبرد.