در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | شمس درباره نمایش مده آ: به سوی یک سیاست اجرا: ساخته شدن یک بدن-سوژه ی جدید از طریق موسیقی م
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:58:02
شمس (arshia8)
درباره نمایش مده آ i
به سوی یک سیاست اجرا: ساخته شدن یک بدن-سوژه ی جدید از طریق موسیقی

مده آ،نمایشی است که پرسش های قابل توجه ای را در مورد «سیاست اجرا»(politics of performance)مطرح می کند.پس از به پایان رسیدن «اجرای سیاسی»،اکنون سیاست اجرا بدل به یگانه راه برساختن احساس و بدنی نوین از طریق تئاتر شده است.اسپینوزا یکی از نخستین فیلسوفانی بود که رابطه ی بدن و احساس یا عاطفه را در کتاب «اخلاق»مورد بررسی قرار داد.بدن علی رغم آن چه می نماید،صرفاً پدیده ای فیزیکی و مادی نیست،بلکه از طریق احساس یا عاطفه ساخته می شود.اسپینوزا راه افزایش نیروهای بدن که آن را «کوناتوس» می نامید را افزایش عواطف خیر و پرهیز از عواطف شر می دانست.خیر و شر در ادبیات اسپینوزایی نه واژگانی از پیش تعریف شده ،بلکه نیروهای افزاینده و کاهنده ی قوای بدن اند.پرسش اساسی این است که یک بدن چه زمانی تغییر می کند؟ و پاسخ اسپینوزایی:زمانی که عواطف یا احساس های آن دگرگون شوند.در سطح اجرا این بدان معناست که بدن از طریق رابطه ی برسازنده با احساس دائماً در حال تغییر شکل است.در حقیقت، تحت نوعی «سیاست موسیقایی»بدنی مواج ساخته می شود،که در پرتو موسیقی و رقصی بدنی که این موسیقی می سازد،به شکل گیری «سوژه ای نوین»از طریق تئاتر می انجامد.این «بدن موسیقایی» یا ریتمیک جدید در نوسانات دائمی احساس بر روی بدن از طریق موسیقی ساخته می شود.نمایش «مده آ» تلاش در ردیابی سیاستی نوین برای برساخت این سوژه ی جدید دارد.سوژه ای که در پایان کار متولد می شود:جیسونی جدید،که نیروهای آوایی بدن مده آ را از حنجره ی گُر گرفته اش عبور داده است...اما با یک بدن جدید چه می توان کرد؟ تولید بدن هایی که سازمان های معمولی و همیشگی خود را از دست داده اند تا کارکردی نوین بیابند:یک بدن هارمونیک یا ملودیک که ساختار تثبیت شده ی احساس را در رقص آوایی اندام ها فرو می ریزد:تولد یک سوژه ی دائماً دگرگون شونده از طریق موسیقی...یکی از مضامین اصلی مده آ و همین طور اثر پیشین شهاب آگاهی «وقتی ما مردگان ... دیدن ادامه ›› بر می خیزیم»که امروز اجرایی تمرینی اما بسیار دلنشین را از آن شاهد بودیم،انضمامی کردن عشق از طریق آوا و صداست...در این جا موسیقی میانجی یا وسیله برداشتن فاصله میان عاشق و معشوق می شود...موسیقی سیاست نوینی میان بدن ها می آفریند که فاصله ها را در سوز گلو و رقص اندام فرو می ریزد....«سیاست تن» در این جا مبتنی بر یافتن احساسی مشترک و وحدت دهنده از طریق موسیقی است...
از این جاست که «وظیفه»تئاتر نه ایجاد سرگرمی و نوعی شعف دیداری،بلکه تولد یک سوژه ی سیال و غیر ثابت از طریق تئاتر است...سوژه ای که می آموزد چگونه با یک «سیاست موسیقایی» در اجرا خود را هر دم بازآفرینی کند...این اهمیت مسیری است که نمایش «مده آ» در پیش می گیرد...نمایشی که می خواهد تغییری در مخاطب خود و حتی بازیگران خویش ایجاد کند، از طریق اجرایی که سیاست خاصی از بدن ها را برای پیوند بر می گزیند...
"در اینجا موسیقی میانجی یا وسیله برداشتن فاصله میان عاشق و معشوق می شود...موسیقی سیاست نوینی میان بدن ها می آفریندکه فاصله ها را در سوز گلو و رقص اندام فرو می ریزد....«سیاست تن» در این جا مبتنی بر یافتن احساسی مشترک و وحدت دهنده از طریق موسیقی است..."

مثل همیشه پر بار و دوست داشتنی
درود بیکران بر شما
۲۵ مرداد ۱۳۹۵
بیتای بزرگوار درود بر شما...
سپاس از لطف تان..
امیدوارم کار مهم و اثر گذار «گروه تئاتر بین»مسیر رو به جلوی خود را تداوم ببخشد تا به طور کامل ظرفیت های مستتر در رویکردهای خلاقانه اش را بالفعل کند.

باز هم بسیار ممنون ام از محبت شما..حضورتان در تئاتر ایران مستدام باد....
۲۵ مرداد ۱۳۹۵
ابرشیر عزیز درود بر تو...
فکر می کنم انضمامی کردن عشق از طریق صدا و آوا قدمتی طولانی دارد...البته هر صدا یا موسیقی ای نمی تواند تجسم دهنده ی عشق باشد...آن چه سبب شد از اجرای «وقتی ما مردگان برمی خیزیم» این انضمامیت عشق را ادراک کنم،(و همین طور از بخش هایی از مده آ)،مضامین و حرکات بدنی بازیگران به سوی یکدیگر بود:«زمستون دستامو گرم کن...».آوایی از اعماق حنجره در سوگواری عشق...البته عشق در این جا معنای بسیار گسترده ای دارد:«آتش است این بانگ نای و نیست باد/هر که این آتش ندارد نیست باد»...این حقیقتی است که بدون آن هر موجودی نیست می شود...مسئله فقط یک تلقی ویژه از عشق نیست...این نیروی پیوندی است که کل هستی را به هم متصل می کند...شاید این موسیقی است که بهتر از هر هنری «ذات متحرک»این حقیقت را به بند می کشد..هنرهای دیگر معمولاً آن را ایستا می کنند تا برای لحظه ای ثبت اش کنند...فکر می کنم این ظرفیت ها در نمایش کاملاً حاضر است به علاوه موارد دیگری ...البته ابرشیر عزیزم این گوش ویران شده از هر چیزی صدای دیگری می شنود:«چو شوریدگان می پرستی کنند/به آواز دولاب مستی کنند»...
۲۵ مرداد ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید