یک بار دیدن این تاتر بسیار کم است..
سال هاست تاتر میبینم و تعداد انگشت شماری تونستن مدت ها ذهنم رو درگیر کنند.دستور العمل های پرواز برای خدمه و خلبان پر بود از ایهام و ابعاد مختلف انسانی که چنان در هم تنیده شده و خوش اندام شکل گرفته بود مرز بین این ابعاد ناپدید بود و شاید بیرون از صحنه هم برای ما انسان ها این مرز ها خیالیست و موضوعات فارق از یکدیگر قابل تحلیل نباشند.مسائل اساسی زندگی انسانی همچون شجاعت،مرگ،بیماری،عشق و حتی به نظرم سیاست در این کار حضورداشتند بدون آنکه معنایی را به ما تحمیل کنند.بارها بازگشت به خود برای تماشاگر اتفاق میافتد و شاید خود،تصویر خود، و تصویر تصور خود
من فکر میکنم تاتر در میان هنرها پر از راز آلودگیست..با گذشت زمان و پس از پایان اجراها در دنیای مادی زوال میابد و در ذهن کسانی که شاهدش بودند به زندگی خود آنچنان قدرتمند ادامه میدهد که گویی تکثیر شده است..