دوستان سلام، نمایش پستچی بابلونرودا...
اگه بخوام تعریف و تمجید کنم باید بگم خوب تک تک دوستان اعضای تیم عالی بودن. راستش اسم هرکدوم از بازیگرا به تنهایی کافیه که آدمو بکشونه پای اجرا.
پس چه ترکیب جذاب و دوست داشتنی ای این نمایشو اجرا کردن نیاز به گفتن نداره
بحثای دیگه ای که میمونه ... یکیش داستانه که واسه یک ساعت و نیم یه کم کشدار بود. برای کسی مثل من که با لحظه ها عشقبازی می کنه و لذت میبره لحظه لحظه اش تاثیرگذار بود اما برای کسی که بیشتر دنبال مفهومه خوب آخرش که چی بود... البته دوستایی که با من همراه بودن نظرشون این بود که یه نمایش خیلی معمولی بود و داستان نداشت.
من دوست داشتم و به راحتی لذت بردم. ممنونم و خدا قوت.
داشتم بقیه نظرا رو میخوندم دیدم مخاطبی نوشته با نمایش در روزهای آخر اسفند با تئاتر آشنا شدن. یادم اومد که من با اون نمایش زندگی کردم. قبلش تئاتر می رفتم اما بعد از اون همه نمایش های آقای خطیبی رو رفتم و حتی کنسرت تئاترهای راک رو که زیادم دوستشون نداشتم دیدم. تو این چند ساله یکی دو تا نمایشی که خیلی خیلی دوستشون داشتم و تاثیر گرفتم ازشون یکیش موسیو ابراهیم بوده که اصلن نمیتونم باهیچ نمایش دیگه ای مقایسه اش کنم.
به امید روزی که از این دست نمایش های فاخر زیاد رو صحنه باشن و اکثر مردم برای دیدن نمایش ها بیان. الان خیلیا نمی تونن...