شمس:هر زمان نو می شود دنیا و ما
بی خبر از نو شدن اندر بقا
پس ترا هر لحظه مرگ و رجعتیست
مصطفی فرمود دنیا ساعتیست
آزمودم ،مرگ من در زندگیست
چون رهی زین زندگی پایندگیست
مولوی:کیستی تو؟!
شمس:کیستی تو؟!
مولوی:قطره ای از باده های آسمان
شمس:این جهان زندان و ما زندانیان
حفره کن زندان و خود را وا رهان
مولوی :کیستی تو؟
شمس:آدمی
... دیدن ادامه ››
مخفیست در زیر زبان
این زبان پرده است بر در گاه جان
مولوی:کیستی تو؟
شمس:تیر پران بین و نا پیدا کمان
جانها پیدا و پنهان جان جان
مولوی: کیستی تو؟
شمس:ره نمایم ، همرهت باشم رفیق
من قلاوزم درین راه دقیق
مولوی :کیستی تو؟ همدلی کن ای رفیق...
شمس: در عشق سلیمانی من همدم مرغانم
هم عشق پری دارم هم مرد پری خوانم
هر کس که پری خوتر در شیشه کنم زودتر
بر خوانم و افسونش حراقه بجنبانم
هم ناطق و خاموشم هم لوح خموشانم
هم خونم و هم شیرم هم طفلم و هم پیرم
مولوی:کیستم من؟! کیستم من؟! چیستم من؟!
شمس : تا نگردی پاک دل چو ن جبرئیل
گر چه گنجی ، در نگنجی در جهان
رخت بربند و برس در کاروان
آدمی چون کشتی است و بادبان
تا کی آرد باد را آن باد ران
مولوی :هیچ نندیشم بجز دلخواه تو، هیچ نندیشم بجز دلخواه تو
شکر ایزد را که دیدم روی تو
یافتم ناگه رهی من سوی تو
چشم گریانم ز گریه کند بود
یافت نور از نرگس جادوی تو
بس بگفتم، بس بگفتم کو وصال و کو نجاح؟
برد این کو کو مرا در کوی تو
جستجویی در دلم انداختی
پس به جستجو روم در جوی تو
خاک را هایی و هویی کی بدی؟
گر نبودی جذب های و هوی تو
شمس : مخزن انا فتحنا بر گشا
سر راز مصطفی را باز گو
مستجاب آمد دعای عاشقان
ای دعا گو آن دعا را باز گو
مولوی: چون دهانم خورد از حلوای او
چشم روشن گشتم و بینای او
پانهم گستاخ چون خانه روم
پا نلرزانم، نه کورانه روم
#اپرای_عروسکی_مولانا
#مولانا
#مولانای_جان
#مثنوی_معنوی
#دیوان_شمس
#شمس_تبریزی
#شمس_و_مولانا
#بهروز_غریب_پور
#بهزاد_عبدی
#همایون_شجریان
#محمد_معتمدی
#عرفان_و_تصوف
#وحدت_وجود
#انسان_کامل