« اجراهای کارگاهی : از تمرین تا بازتمرین در صحنه »
ایده تا اجرای کارگاهی با وجود موسسهها و مجموعههای خصوصی آموزشی تئاتر، کمکم به یک پایه ثابت اجراهای بر صحنه درآمدهاند که کمابیش اغلب آنها نیز تبدیل به بنگاههای اقتصادی در هنر و تئاتر شدهاند. بنگاههای که با هدف گردش مالی، حتی از بازیگران تجربی و نه چندان با سابقه، برای تدریس و آموزش در این کلاسها بهره میبرند و از آموزشهای دقیق و کاربردی خبری نیست. بهمین دلیل اغلب آنچه خروجی این مجموعههاست، نه تنها از استانداردهای اولیه آموزش و مهارت بازیگری فاصله بسیاری دارد، بلکه نتیجه، تنها رفع تکلیفیست که در قبال دریافت شهریههای هنگفت، قابل توجیه باشد. از آن مهلکتر، ایجاد توهمِ حبابواریست که تاثیرات مخرب آن زمانی روشن میشود که هنرجویان این موسسهها، با فرض طی این دورهها در روزمههایشان، در هیچ گروه نمایشی دیگری، قادر به ورود و ایفای نقش نیستند. و عملا همان اجرای پایان ترم، تنها تجربهی صحنه و بازی آنان میشود. سرخوردگی در چنین شرایطی چه بسا، تاثیرات منفی بیشتری بدنبال دارد تا صبوری پختگی بیشتر در طی دورههای متعدد و متمادی.
بنابراین آنچه در وهله ی اول دربارهی یک نمایش کارگاهی و تولید دورههای ایده تا اجرا مورد بررسی و دقت است، چگونگی و وضعیتِ اجرای بازیگران،
... دیدن ادامه ››
بعنوان هنرجویی تحت آموزش در سایه حضور در موسسههای خصوصی تئاتری است که تا چه اندازه به درستی هدایت و جهتدهی شدهاند. و آیا محصل تئاتریست یا تنها اقتصادی و مالی...
نشخوار، کاری از هنرجویان موسسه آزاد بازیگری است که با متنی درباره وضعیت تئاتر و مسائل مربوط به آن، با کلاژهایی از نمایشنامههای مشهور، در عین آنکه روایتگرانه با سویههای کمدی است، نگاهی نقادانه نیز دارد. و اگرچه به نظر سوژهای تکراری و دمدستی میرسد اما در ادامه و فرم اجرایی، ترکیبی را پیوند زده که بدور از کسالت و با ریتم بالای اجرا، حفظ میشود.
از ورود تماشاگران به سالن، صحنه در اختیار تعداد زیادی بازیگراست که در حال رفتو آمد با موزیک هستند. و چنین برداشت میشود که آنچه قرار است شاهد باشیم، تمرین اجراییست که شیوهای غیرخطی و پراکندهای دارد. و فرم غالب، تجربهگرایی و شناخت صحنه با حضور تماشاگر و ادامهی روند فراگیری و بازتمرینست نه نمایشی که از جهات مختلف به بلوغ و تکامل رسیده باشد. یعنی همان اتودهای کلاسی اینبار بر صحنه و با حضور تماشاگر به آزمون گذاشته شده است.
نشخوار درحقیقت تئاتر در تئاتری را به نمایش میگذارد که بستری هدفمندی برای اجرای تیمی و گروهیست.گروهی هنرجو که قرار است ماحصل آموزش و آموختههایشان را بر صحنه عموم، در تعامل چند سویه، محک بزنند و اینبار حضور در صحنه را براستی زندگی کنند.
داستان نیز اتفاقا درباره گروه تئاتریست که در هتلی مستقر شدهاند و در حین اجرای برشهایی از نمایشنامهها و کاراکترهای شناخته شده آنها، بر حسب موقعیتی که رقم میخورد،به نقدهای مهمی از مسائل درگیر در تئاتر، گاه به شیوهای طنز و گاه مستقیم، نیز اشاره میکنند. هرچند این بازی در بازی، خود ترفندی برای فرار از قالبمندی متعارفی ایجاد میکند که کمتر نقص در بازی و اجراها، به چشم بیاید و قابل ردیابی باشد.
فضای حاکم انتزاعی، و بی هیچ دکوری تنها با چند عدد پارچه سفید و فیزیک خود بازیگران ساخته و پرداخته میشود و سعی در خلاقیتی با همین حداقل امکانات دارند.
اجرای بازیگران در یک نگاه کلی، در بیان و تسلط بر نقشها، در اولین تجربه، کمابیش قابل قبول است، و با وجود تعداد بالای بازیگر در صحنه، هماهنگی و تعامل کافی به نظر میآید و میتواند نشانی برای انگیزههای قوی در مسیر بازیگری باشد اگر چه فراز و فرودهای زیادی نیز قابل مشاهده است که به تمرین و تجربه بیشتر نیازمند است.
آنچه نشخوار را در تجربه صحنهای چه برای تماشاگر و چه خود بازیگران حائز اهمیت میکند، همخوانی و جفت و جور بودن متن انتخابی با فرم اجراییست که ترکیب برشهایی از نمایشنامههای شناخته شده برای مخاطبان، جذابیت مناسبی را رقم میزند اگرچه در نهایت تماشاگری که برای دیدن یک تئاتر حرفهای بدون پیشزمینه از فرم آن، به سالن آمده، انتظارات حداقلی برآورده نمیشود وحتی با اجرایی به نظر درهم و برهم که مدام در شکست وضعیت تغییر موضع میدهد و نامنسجم است،روبرو میشود.
در نهایت، صحنه و اجرای عمومی یک کار کارگاهی، با مختصات مربوط به آن، قابل بررسی و تحلیل است اما دریافت بها برای این قبیل اجراها، کیفیت مناسبی را نیز مورد انتظار تماشاگر قرار میدهد که گروه را به اجرایی درخور و با تمام تلاش، ملزم میکند.
نیلوفرثانی
گروه نقدهنرنت
20 خرداد 1400
https://www.honarnet.com/%d9%86%d9%88%d8%b4%d8%aa%d9%87-%e2%80%8c%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%b1-%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c%d8%b4-%d9%86%d8%b4%d8%ae%d9%88%d8%a7%d8%b1-%d9%85%d8%ad%d9%85%d8%af%d8%ad%d8%b3%db%8c%d9%86-%d8%a7%d8%ab/