آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی
از هر سمتی که میخواهی وارد شوی و سهل گیرانه نکات مثبت رو پیدا کنی تا حداقل دلیلی برای وقت گذاشتن بیابی به نتیجه نمی رسی
نمایش اساس از مفهوم پیگالیون افکت خالی شده و تبدیل شده به کشمکش بچگانه پروفسور و الیزا و یا انتظار برای دیدن نتیجه شرط بندی هیگینز و کلنل
البته این رویکرد عامدانه از سمت کارگردان استفاده شده تا نمایش صرفا یک موزیکال عامیانه باشه تا به واسطه سرگرمی سازی سالن رو پر کنه اما متاسفانه سرگرم کننده هم نیست. حتی درام عاشقانه ای هم شکل نمیگیره.همه چیز در سطح و بی هیچ اثرگذاری ای جلو میره و در حضیض به انتها میرسه
اما چرا چنین تیاترهایی میفروشند؟ در این سالها موزیکالی ندیدیم که هر شبش پر نشه. وحدت یا تالار اصلی شهر، هیچ فرقی نداره. ما میریم این تیاترها رو ببنیم چون سال های ساله که رقص های گروهی روی صحنه ازمون دریغ شده.خوانندگی خانم ها به مثابه یه جرم تعریف شده و تیاترهای موزیکال در این سالها تونستن
... دیدن ادامه ››
این دو رو وارد حافظه دیداری ما بکنند فارغ از ضعف و قوت
پی نوشت: هر جا که نورا هاشمی تنها بر وی صحنه بود و قرار بود اوازی بخونه آقایی از پشت صحنه میامد و کنار گروه موسیقی می ایستاد و با نورا هاشمی هم خوانی میکرد تا خوانندگی زن ، تک خوانی نباشد و مبادا قرآن خدا غلط شود.از مصایب ساختن تیاتر موزیکال در ابن مز و بوم