هایکوی ذِنانه در لامکانی مجسم میشود !
هم به طبیعت میپردازد و هم به عوالم ماورای طبیعت و چنین است که این دوسویه از هستی در هایکو مساوات در جوار یکدیگر قرار میگیرند؛ از این نظر همجواری سکوت و صداست، همجواری مکان و لامکان است، همجواری هستی و نیستی است. سکوت و نیستی بخشی از مراسم مکاشفه در فرهنگ ذن است با این قصد که آدمی از خود تهی شود و یکسره از پلشتیها پاک شود، مساوات به درستی این مضمون را بر قالب صحنه مجسم ساخته .
شکوفه های گیلاس فیالبداهه و سهل و ممتنع ؛ هم از خردمندی نشان دارد و هم از بیخردی. در عین سادگی، پیچیده و در عین پیچیدگی، ساده. با بازی های بر مبنای محور ریاضت در هنر یا هنر ریاضت که همان اصل سید محمد مساوات در هنرِ پرداخت ِ پرداخت به هنر است .
۲ ساعت اجرای اثر،مفهوم بُعدی از هستی است که آدمی از دریافت آن با حواس پنجگانه ناتوان است. تنها با کشف و در شهود است که میتوان به آن حد ادراک از هستی دست یافت و چون این بُعد از هستی به دشواری ممکن است. کارگردان به خوبی با سکوت و آفرینش و درک فضاهای خالی، این بخش از طبیعت و این بعد از هستی را نیز میآفریند یا باز میآفریند.که به حواس « سایه »تماشاگر آنرا درک می کند نه چشم و گوش و ضمیر خودِ او .... همان سایه ای که باید کشته شود .... بنا به فراموشی دردِ جدال دیرین بودن یا نبودن .
لذت بردم
دکتر ایمان اشراقی